mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • صدای پای عشق می اید ....


    ارامشی بی وصف .....از صداقت و پاکی دو دل


    سکوتی در بر گیرنده سایه لطافت و دلدادگی


    ترنم احساس ....


    اواز نگاه تو .......که نگاهم را پاسخگوی هزاران سال عاشقیست


    دستانت که در گیر و دار سختیها و نرمی ها پذیرای دستانم است .....


    در فضایی مملوء از احساسی سرشته شده از محبت


    صدای پای عشق می اید .....


    خاطراتم را از دوباره برایم از دلت بازگو میکنی ...


    مهتاب را قصه گوی عشقمان برای عاشقان فرامیخوانی ....


    اری .......صدای پای عشق می اید ........


    سلام خوبید....
    بابا شما همیشه مارو شرمنده ی خودتون میکنید..:gol::gol:
    جـــرعـــه جـــان
    من همـــين يک نفـــس از جـــرعه جـــانم باقيـــست؛
    آخـــرين جــرعه ايــن جــام تــهي را تـــو بنـــوش...
    برای تو مینویسم زندگی من ........

    برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....

    دستانت را لمس می کنم .........

    صورتت را نوازش می کنم .....

    تو را در اغوش می گیرم .....

    برایت از دلم میگویم .....

    از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند .......


    امشب

    از ان شبهاییست ........که دل بیتاب است ........عشق ..اواز خوان کوچه های مهتاب است .......

    امشب .......از ان شبهاییست که خاطزاتم را دوباره از نو مینویسم .....

    از شبهایی که نگاهت دوباره در سرنوشتم مینویسم ......

    من خاطراتم را هر ثانیه در خود دوباره تکرار کنان زندگی میکنم ............

    چه شبیست امشب .........من با تو همه عالم را به خواب میکنم ...............

    سکوت میکنم ..........در رویایم تو را تصور میکنم ......

    در رویایی عاشقانه .........تن به تن...... .لب به لب .....تو را نوازش میکنم ......

    اههههههههه ........حرارتت مرا زندگیست .......

    نسیمی که مرا از انسوی دریا میخواند .......

    نفست مرا نسیمی از زمستان سرد به اغوش گرم تابستانیت میخواند .....

    اوووومممم ........نگاهت مرا بهاری از گل های ارغوانی عاشق است ......

    مرا بخوان ......

    به مانندخورشید که روز را ........به مانند ماه که شب را .....

    مرا بخوان .....

    به مانند دل که بی قرار توست ......

    زندگی من ...



    دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
    دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
    میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
    که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
    آری … تو راست میگویی آسمان مال من است
    پنجره … فکر …هوا …عشق …زمین…
    مال من است …!
    اما سهراب تو قضاوت کن بر دل سنگ زمین جای من است ؟؟
    من نمی دانم که چرا این مردم دانه های دلشان پیدا نیست …
    صبرکن سهراب !!
    قایقت جا دارد؟
    من هــم از همهمه ی داغ زمین بیزارم …
    آنکه می رود فقط می رود

    ولی آنکه می ماند درد می کشد،

    غصه می خورد،

    بغض می کند،

    اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد

    و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت

    آرام آرام خاکستر می شود …

    آری ، این است

    خاصیت عشق یک طرفه …
    این تصویرو هر بار ک میبینم خوابم میگیره:redface:
    ممنون ک این تصویرو گذاشی:love:
    چ احساس خوبیه تو بغلش لم بودیو خودتو راحت ولوو کنی:w02:
    گاه گاهی دل من می گیرد
    بیشتر تنگ غروب
    آن زمانی که خدا نیز پر از تنهایی ست
    و اذان در پیش است
    من وضو خواهم ساخت
    از خدا خواهم خواست
    که تو تنها نشوی
    و دلت
    پر ز خوشی های دمادم باشد

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا