نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم ..
چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ ـ ..
هر روز تكراريست
صبح هم ماجرای ساده ایست
گنجشکها بی خودی شلوغش می کنندعمر من قد نميدهد
به سفرت بگو كوتاه بيايد رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!