persian_sphinx
پسندها
582

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گاهی اوقات باید خیانت کرد تا ارزش صداقت برای کسی که تفاوت میان این دو را درک نمی کند ،مشخص شود !
    گاهی باید نبخشید کسی را که بارها او را بخشیدی و نفهمید !
    گاهی نباید صبر کرد !
    باید رها و کرد و رفت تا بدانند اگر ماندی رفتن را بلد بوده ای !
    گاهی بر سر کارهایی که برای دیگران انجام می دهی باید منت گذاشت تا آنرا کم اهمیت ندانند!
    گاهی باید بد بود برای کسی که قدر خوب بودنت را نمی داند!
    و گاهی باید به آدمها از دست دادن را متذکر شد ...
    آدمها همیشه صبور نمی مانند ...
    یکجا در را باز می کنند و برای همیشه می روند...
    باید یک یواشکی هایی باشد…یک یواشکی هایِ یکهویی …از آنها که تنها خودتان بدانید چیست که بدانید یعنی چه
    از آنهایی که هرکه شما را دیدلبخند بزند حتی بگوید چه دیوانه هایِ شیرینی !
    مثلا قهر کردنتان زمان داشته باشد یک زمانِ چند ثانیه ای بعد هرجا که بودید؛ چه تنها…چه در جمع…چه در خیابان
    در آغوش بگیرید هم را…ببوسید…بخندید و بلند بگویید چقدر این چند ثانیه دلم برایت تنگ بود !
    بی خیالِ مردم که چه می گویند…شما که می دانید چه می گویید !
    باید یک سری لباس باشد که تنها و تنها برایِ هم بپوشید…عطرهایی که برایِ هم بزنید باید برایِ هم خاص باشید
    خودتان…رابطه تان…یک خاصِ ساده…آنقدر ساده که بشود با یک شاخه گل هم قند در دلِ همدیگر آب کنید …

    in khobe !!:smile:
    وقتی یه رابطه رو تموم میکنین بعد از یه مدت دلتون میخواد برگردین
    چون دلتون به مغزتون پیروز میشه و برای اون آدم تنگ میشه
    یه ذره به اون دل صاحب مرده تون غرور یاد بدین و خودتونم دست بالا بگیرید
    آدم چیزی رو که بالا آورده دوباره نمیخوره
    هر کاری کنین توی رابطه ای که بخواد برای بار دوم شروع بشه جز سرکوفت زدن به هم و اون یکی رو مقصر دونستن چیز دیگه ای نیست
    از بریده شدن انگشت با ورق کاغذ می ترسم، ا
    از کلاغی که خیره به آدم نگاه می کند و نمی پرد،
    از گربه ای که وقتی پخ اش می کنی،
    نزدیک تر هم می آید بیشتر می ترسم،
    از جاهای خیلی تنگ،
    از جاهای خیلی بلند،
    از سیم برق لخت،
    از صدای زنگ تلفن در نیمه شب،
    از رد شدن سینی چای از بالای سرم،
    از گرفتن پا موقع شنا در جای عمیق،...
    رد شدن از مقابل تفنگ سربازی که جلوی در کلانتری ایستاده و حواسش به جای دیگری است،
    از هر چیزی که انتظار نداری حرکت کند ولی یک دفعه راه می افتد،
    از موجوداتی که خیلی کند حرکت می کنند،
    از سوسکی که تازه کشته ام ولی هنوز تکان می خورد

    سروش صحت/ چرا می ترسی؟/ ماهنامه داستان شماره 25
    ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯼ ﺧﻮﺏ ﺭﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﯽ
    ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪﺭﻭ
    ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﯼ،
    ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻩ .......
    ﻭ ﺍﯾﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻠﺨﻪ
    آدم ها "
    روزی معنی حرف هایشان را می فهمند
    روزی متوجه رفتارهایشان می شوند
    که با کسی از جنس خودشان مواجه شوند...
    خانم مهندس چرا بدعت میکنین !!! :دی اصلا توی هیچ جا اشاره نشده آجیل رو ببین بانو رو بپسند !!! :دی :D

    هدیه. :gol:
    هاااع چی چی ! من یا داداچم دلدرد گرفتیم ینی !؟ من که خودمم ! داداچمم که جانا هست ! من که داشمم ! چی ی میگم بالاخره کدوم کی !!:biggrin: الان چی چی هااع من کجام این دیوار چیه اینجا !!!:دی
    چی چی مردم میگن!! کاش همینایی که مردم میگفتن !! هی روزگار !! آدمهای تنها و بی کس بیشتر پشت سرشون حرف هست!! مثل داداشم! :دی


    nafis.68
    :gol:

    ___
    بله بله !:دی هی خودشو میچسبونه به من ! هر جا میرم هست !!! ! البته این داداشم مث آبجی شما خوب و مهربان نیستن! قیاس مع الفارق هستا!!:D
    ههعی روزگار حالا هر چقدر میخواین شکنجه بدین با این معجزاتت الهی!!! شما دوست دارین من به چی اعتراف کنم بفرمائید من انگشت میزنم گلبانو !:biggrin:
    هدیه. :gol:
    آقا کنارش یک بانوی خیلی خوشمل بود اما چون شما گفتین نمیخواین، کاتش کردیم :)

    قابلتونو نداشت :دی
    این چیست!! آیا مستقیما از بهشت بر ما نازل شده !!؟ آههه ه ه چه زیباست خدایا !! شکلک سجده پروردگار را ! :w22:


    معجزه الهی :gol:
    آقا الان شما و داداشتون با هم آن هستین؟؟ چه جالب مثه ما و ابجیمون :)
    *************
    نفیس جون بیا با هم ببینیم میتونیم یه خبر توپ ازش درآریم

    *************
    ببخشید مهندس...چه کنیم دیگه :دیییییییییییییی
    نفیس جان فعلا که خبری نیست...میخوایم یه تلاشی بکنیم ببینیم میتونیم یه خبری راه بندازیم...خیلی بیکار شدیم :دی
    عه زهرا، داداچه دوستمون چی خورده دلدرد گرفتن شاید چیزی دیده[IMG]
    چی میگی زهرا، ها؟! اچتباه شد فک کنم:whistle:
    جانا داداچتون چه با کمالاته[IMG]
    میگم جانا دادچتونم از این غذاهای خارجکی بلدن:D
    برنامه ویژه تابستان 92 تالار معماری

    مســـــابقه طــــــــــراحـی داخــــــلی اســــپا SPA

    جوایزاین دوره:مبلغ 50 هزار تومان+کتاب طراحی داخلی+کسب تقدیر نامه

    و...:gol:

    سلام بچا خ الانه داشتم آشپزی میکردم دسُوم بند بود !!! اسپاگتی مخصوص خودومه درُس کِردم !! خسَمه خیلی! هنوزم جا نیفتاده!! یه ی نیم ساعتی دیگه غذام جا میفته هنوز رو گازه !
    _____

    هاا چی چی !؟ هدیه بانو!؟ میخواسن ایی حواسه ما ره پرت کنن ! که ما یادوم بره و اینا !!!
    ووویی عامو باز یادوم اوردین !! آخ دهنم آب افتاد دلم به تاب تاب افتاد !!
    ____

    هاععع داشتم میگفتم !! اصن میدونی ایی کاکام ها یه ی آدمیه که نگو و نپرس!!! همه ش به من حسادت میورزه !! اصلنم چیش نداره رفیقامه بیبینه که از رفیقاش بهترن !! همه ش باهام جَر میکنه !! شوما باش حرف نزنین !!!! میخواد میونه من با شما ره به هم بزنه!!! حالو از اولشم ایی دیوارو مال خُدُوم بوده ها !!! اییششش :دی
    _______
    شکلک من = +[IMG]
    نفیث فک کنم اسفینکس جانا شربت دل درد لازم شدن

    مریم که چیزی نگفته خو نفسی...دقت کن خو:D

    هاع منم همین سوالو داشتم از حضورتون...شما به عنوان کسی که خیلی با داداچتون رفیق هستین و اینا باید بتونین به این سوال جواب بدین[IMG]
    خبریه جانا، هدیه بانو چی میگن؟!
    منم حرف زهرا و حرف مریم رو تائید میکنم زیاد[IMG]
    ببخشید یه سوال دیگه، میشه بیشتر دادچتون رو توصیف کنید تا بیشتر با اخلاقیاتش اشنا بشیم[IMG]
    @داداشم اذیتت کرده ! آره !؟ صد بار گفتم باش حرف نزن !!! این یک آدمی هست که نگو !!! من میشناسمش که میگم ....!!!:d@

    منم تایید موکونمم این بالایی رو مریم بانو
    از دست شما.. ازدست شما ... از دست شما ... از دست شما ..... یه بار دیگه از دست شما :biggrin:
    باور بفرمائید عکس دوشیزه اگر بود من کمتر سختی میکشیدم ! :دی
    حالا میخواین سر ما رو اینجوری گرم کنین که یادمون بره عکس سوغاتی هامون رو زودتر نشونمون دادین بعد الان پشیمون شدین !!! ! :w22:

    هدیه.
    :gol:

    _______
    mpb
    :gol:
    داداشم اذیتت کرده ! آره !؟ صد بار گفتم باش حرف نزن !!! این یک آدمی هست که نگو !!! من میشناسمش که میگم ....!!!:D نبینم غمگینیتو دختر خوب.. :gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا