.........
-
.........
علیک سلام همون خانما رو دست کم نگیرید دیگه!!!
الان حس همون زن بادیگاردرو دارم من!!!
مرسی دستت درد نکنه.باوشه.پس اون باشه واسه فردا دیگه الان صبحه.فارسیمو بزور میحرفم حالا چ برسه ب گیلکی.
منم شکر بد نیستم
هم نمیخورم هم میگیرم بهله:دی ما که مث شما نیستیم
گرفتارم بابا درجریانات هستی که
نه اونکه معرفت من بیشتره
عااااااااغاااااااااا!!!
قضیه کرکری بود واسه چی قفلش کردی آخخخخخخخخخه؟؟؟؟؟؟
قربونت شهابی آقو..
چشمات قشنگ میبینه رفیق
خب خداروشکر الان نمیخوای برسی
سلام خوبین؟یه سوال دارم.یه تاپیک زده بودم ترول گیلکی بعد اومدم دیدم منتقل شده جای دیگه.بچه ها گفتن ترجمش کن.اما من گزینه ویرایش ندارم.چرا؟چیکار کنم الان؟
خو داداشمی دیه میخام بیام پیشت
به سلام شهاب تو خوبی؟ خوشی؟
مرسی بد نیستم...یه مدت که کلا نمیومدم
اتفاقا من امروز میخواستم پیام بذارم که گرون شدیییییی:دی
اه اه،امثال شما نخبه شدن که وضع کشور اینه دیگه...
یعنی اینجا[IMG]
رتبم خوب شده ولی نمیگم...:cool::D
پدری به پسرش گفت برایت دختری سراغ دارم که او را به همسری بپذیری
پسر:اما پدر من میخواهم با دختر مورد علاقه ام ازدواج کنم
پدر :دختر مورد نظر من دختر بیل گیتس است
پسر: اگر چنین است قبول است
پدر نزد بیل گیتس میرود و دختر او را برای پسرش خواستگاری میکند
اما بیل گیتس میگوید دختر من قصد ازدواج ندارد
پدر میگوید اما جوانی که من برای دخترت مد نظر دارم قائم مقام بانک مرکزی است
بیل گیتس: اگر چنین است قابل قبول است
پدر به نزد ریاست بانک مرکزی میرود و میگوید جوانی برای سمت قائم مقامی در نظر دارم
رئیس: اما من معاون های بسیار دارم
پدر: جوانی که من مد نظر دارم داماد اقای بیل گیتس است
اوه ... جدی ؟!
اگر اینطور است قبول است!
...
پیامد: اگر چیزی هم ندارید میتوانید چیزهایی بدست اورید.
شایعه میکنم بهدن
همین که یاد من هستی تشکر
همین که مرهم دردی تشکر
در این دنیا که مردم بی وفایند
همین که با وفایی هم تشکر
خیلی هم دلت بخواد
قبول باشه بای
مشکلش بزرگه. هووووووووووم
نههههههههههههههههههههه
حیف بودی
الفاتحه
حداقل وصییت کن من جات بشینم
شایعه کنم
خوب تا کی باید اینطوری باشی؟؟؟؟؟ ببین ما وقتی دلمون میگیره یا مشکلی داریم بیشتر دوست داریم مردمون پیشمون باشه اینطوری اروم تریم.... یعنی ی مرد دوست نداره توی مشکلاتی که داره با خانومش باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دارم میرم
یه وخ دس به خود کشی نزنیااااااا
اول کلید به قفله بعد قفل به تاپیکه
نخیر.
رشوه کجا بود؟؟
گفتم صحبت. نه شیرینی که!
من جون به عزرائیل قسطی میدم بیام رشوه بدم! چه کاریه ؟؟خخخخخخخخخ
نه دیگه میرم
فکر نمیکنم قفلات به تاپیکای من بخوره -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
