taniyel
پسندها
308

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • انسان پديده اي غريب است : به فتح هيماليا مي رود ، به کشف اقيانوس آرام دست ميابد ، به ماه و مريخ سفر مي کند ، تنها يک سرزمين است که هرگز تلاش نمي کند آن را کشف کند و آن دنياي دروني وجود خود است
    الهی...

    چه بی صدا و بی حساب می بخشی و ما جه حسابگرانه تسبیح و ذکرمان را میشماریم...

    " شب قدر " شب بیدار شدن است،نه بیدار ماندن....!

    ای بیدار شدگان،برای ما در خواب ماندگان دعا کنید...!

    التماس دعای فراوان...

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/453708-►-•✿✿✿•◄-آموزش-زبان-فرانسه-در-کنار-هم-►-•✿✿✿•◄
    سلامتی دارم اماده میشم برم سرکار
    امروز باید پیاده برم انقدم هوا گرمه
    جان آمده رفته ، هیجان آمده رفته
    نام تو گمانم به زبان آمده رفته
    احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته
    صف از پی صف تا به اذان آمده رفته ؟
    تا پلک زدم خواب ، مرا آمده برده
    تا پلک زدم نامه رسان آمده رفته
    امسال نبرده ست مرا روزه فقط گاه
    بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته
    من در به در او به جهان آمده بودم
    گفتند کجایی ؟! به جهان آمده رفته
    ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
    آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته …
    چه قدر دوست داشتم تمام دلتنگي هاي اين روزها را با كسي تقسيم مي كردم

    و يا كسي بود براي گوش دادن و درد دل كردن...

    بماند كه آنقدر فاصله زياد شده كه هرچه فرياد مي زنم

    گويا صدايم را نه تو مي شنوي و نه هيچ كس ديگر...
    برایم نوشته بود :
    گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند …
    ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
    امیدی هست چون خدایی هست … آری و چه زیبا نوشته بود !
    همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست
    می‌نويسم از تو

    شبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني تو را با لهجه ي گل هاي نیلوفر صداكردم
    تمام شب براي باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم
    پس ازِ يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس تو را از بين گل هايي كه در تنهايي ام روييدبا حسرت جدا كردم و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي دلم حيران و سرگردان چشماني ست رويايي...
    و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم تو را در دشتي از تنهايي وحسرت رها كردم
    همين بود آخرين حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگينت حريم چشمهايم را به روي اشكي از جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم
    نمي دانم چرا رفتي؟
    نمي دانم چرا ، شايد خطا كردم
    و تو بي آن كه فكر غربت چشمان من باشي
    نمي دانم كجا ، تا كي ، براي چه ،
    ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
    نمي دانم چرا ؟ شايد به رسم و عادت پروانگي مان باز براي شاديو خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم
    دلم خوش به اونی که هفتاد مرتبه مهربون تر از مادر به منه
    خدا دلم به تو خوش که گفتی اگر بندگان من میدانستند من چقدر به آنها مشتاقم بند بند وجودشان از هم میگسست
    خدا میخوام برات معرفت بزارم آخه معرفتم رو برای هر کی خرج کردم یا قدر ندونست یا تو پس دادنش کم گذاشت
    معرفتم رو برای تو خرج میکنم که نه کم میاری و نه قدر نشناسی
    خب حالا میای گذشته رو فراموش کنیم و دوباره با هم دوست بشیم این یه گل مجازی از طرف من میدونم که با یه گل واقعی تو دنیای حقیقی بهم پسش میدی
    اینم بگم من آدم سیریشیم حالا حالاها ولت نمیکنم منتظرم خدا
    خدا وندا
    می شود درونم را با نیم نگاهی صفا دهی
    می شود درون تمام انها که تو را صدا می زنند زیبا سازی
    و از خود مملو سازی
    اگر به جز تو برای غیر تو گفتیم و عملی انجام دادیم
    ببخش
    دست های من دخیل دل پاکت...
    مرا در این ساعات نه به بهای لیاقت بلکه به رسم رفاقت اول حلال و بعد هم دعا کن.
    و خداکند که بدانی چقدر محتاج است نگاه خسته ی من بر دعای دستانت.

    التماس دعا...:gol:
    الهي!
    نه من آنم كه زفیض نگهت چشم بپوشم،
    نه توآنی كه گداراننوازي به نگاهی.
    دراگربازنگردد،نروم بازبه جایی
    پشت دیوارنشینم،چوگدا بر سرراهی.
    كس به غیرازتونخواهم، چه بخواهی چه نخواهی.
    باز كن در،كه جزاین خانه مرانیست پناهی...
    شاید قشنگ ترین دیالوگ دنیا آنجاست

    که پدر ژپتو به پینوکیو گفت:
    پینوکیو...چوبی بمان، آدم هاسنگی اند، دنیایشان قشنگ نیست...
    قفل شدن تومورهای سرطانی با کلیدی که دانشمند ایرانی کشف کرد
    وب‌سایتی که تعداد ملاقات کاربران و والدین‌شان را پیش از مرگ پیش‌بینی می‌کند
    سلام ممنونم:gol:
    امیدوارم دوستایه خوبی واسه هم باشیم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا