-anjel-
پسندها
372

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام روشنك...
    خوبم من...ميگذرونيم :D
    تو چطوري ابجيه گلم...؟
    اره راست ميگي خيلي وقته با هم حرف نزديم...والا من كه هر وقت پيجتو چك ميكنم ميبينم تازه رفتي..
    هر وقت ديدي چراغم روشنه حتما خبرم كن ابجي...
    من که نه
    نظر من می گه
    برای درک کامل و بی نقص یک مفهوم عالی انسانی
    هردو باهم لازمن و هیچکددوم نسبت به هیچکدوم الویت نداره
    عقل و قلب لازم و ملزوم هم هستن
    یعنی عقل ظرف قلبه یا قلب ظرف عقله
    هرچی عقل بزرگتر باشه قلب ادم بزرگتره
    و هرچی قلب بزرگتر باشه عقل ادم هم بزرگرته
    شایدم البته قاطی کرده باشم و اشتباه کرده باشم
    ولی این که گفتم ایده ال ترین حالته وبه غیر از این هم وجود داره که به غیراز این اگر باشه نقص داره
    و باید نقص ها اصلاح بشه مثلا خودم ممکنه خیلی تو مسایلی حسی و قلبی برخورد کنم و از عقل عقب بمونم و این همون نقصه که باید اصلا حش کنم من
    بله
    این درستره باید مفهموم عمیق هم درک کرد و هم خوب فهمید یا حس کرد :w16:
    سلام سلام سلام
    باز رفتیم تو وادی حس :biggrin:
    من می گم این باید دقیق و عمیق فهمیده بشه
    حالا که نیستید خودم جواب میدم
    سوژه ها فراونه
    اما چیزی که من می خوام بنویسم
    یجورایی گم شده
    الان مد شده توی داستان کوتا ه وقتی می نویسن روایت داستان اتفاق خوبی رو نشون نمی ده یه جورایی سیاه نمایی
    و از این بیزارم
    نمی دونم شایدم اینجوری نباشه و من اشتباه کنم
    شاید تو نوشتن دچار وسواس شدم و شایدم بخاطر اینه که مطالعه ام اومده پایین
    منم بعضی اوقات می گم اینهایی که مینویسم برم یه جا جمع کنم با اینکه زیاد خوب نیستن
    ولی بعدا ها که بشینم بخونم برا خودم داشته باشم تو کاغذ
    اصلا کاغذ و قلم یه چیز دیگه اس
    ایشالله که یه ایده خوب بزنه به سرم با تمرکز بشینم بنویسمش یه سال و خورده ای میشه که دیگه نمی تونم کار کوتاه بنویسم
    شما هم لطف دارید
    و اینجوری تشویقم می کنید
    که دوباره بشینم بنویسم و باز بتونم تمرکز کنم و داستان کوتاه رو شرو ع کنم
    خواهش میکنم
    منم خودم وقتی از بیرون میام
    یه جای خلوت و دنج که گیر می یارم میشینم می نویسم
    بیشتر اوقات هم تو پروف می نویسم
    اینجوری اروم میشم
    :smile:
    سعی می کنم
    تنهایی ام را وسعت دهم تا انجا که نمی دانم کجاست
    تا بالاترین نقطه ی دنیا
    تا قلب ان کودک تنها
    تا تنها نباشد
    و هم بازی رویا هایش باشم
    تا دیو سیاه را از خوابش دور کنم
    تا هنگامبی که قد کشید و جوانی شد محکم و با صلابت و زیبا
    بداند زندگی یعنی بودن در قالب خود
    دل بستن به یک نور
    نه خویش نه غیر
    تا راحت داشته هایش را نبازد
    تا بداند امده است زندگی کند نه انکه در بند کسی یا چیزی باشد
    کودک معصوم کودک نمکین
    اسوده بخواب
    فردای تو زیباست
    خدا با توست:smile:
    شب ترانه هایش را روشنایی هایش را
    بر دلی ارزانی می داردکه اسیر تاریکی ها نشود
    غرق در خاموشی ها و بی خبریها نباشد
    شب پوسته ایست تیره دلش را که بشکافی ذره ها نورها بیرون می پرند
    و اتاق زمان را گرم نگه می دارند
    شب
    با تو ام شب همیشه پر هستی از جای خالی
    چقدر جای خالی ات عظیم است
    چقدر فاصله در تو موج میزند
    چقدر انتظار
    چقدر تنهایی
    تو صندوق فکری
    حجمی پر از کلمات نا گفته یا جملاتی به دنیا نیامده
    شب
    جای تو
    جای خالیی تو
    تنها پر می شود با نور
    با نوری اصیل و
    با ظهور نوری اصیل
    گاهی اوقات عجیب دلم می رنجد و می گیرد :cry:
    مثل امروز یا ان روزهای قبل
    که با هیچ قفلی که با هیچ مرهمی
    باز نمی شود و تیمار نمی شود
    نه برای خودم
    نه باری خودم نداشته ها دنیا هیچ حسرت نمی خورم
    اما
    وقتی تو را گم می کنم و در دستانم جای خالیت را حس می کنم
    دوست دارم فریادی بی پایان سر دهم
    وقتی تو را در چهره ها و در کلام ها نمی بینم
    وقتی قدمی را می بینم که از تو فاصله می گیرد
    می ترسم و بد جور وجودم می لرزد
    با این حال همان دم
    با این همه پریشانی
    به خودت پناه می اورم و باز صدایت می کنم
    تا گره های کور دنیا را
    چشم ها ی نابینا ی بینایان را
    گوش های ناشنوای شنوایان را
    با مهر خودت
    شفا دهی
    سلام
    خیلی خیلی متشکرم
    لطف دارید
    بله خودم نوشتم
    چقدر ذوق کردم که میگید زیباست:D
    بازم ممنونم :w30::w27:
    این جمله خیلی جنجالی شد
    تا حالا برای کسایی که فرستادم چواب های مختلف شنیدم
    خوب جواب شما هم درسته:smile:
    خدای ما کس دیگریست! دروغ میگویم؟؟؟ به نامه هایت نگاه کن!!! اگر برای عشقت نامه بنویسی میگویی: از دوریت دلتنگم؛دوستت دارم؛هرچه تو بگویی همان است؛از تو به یک اشاره... تورا دیوانه وار میپرستم جانم فدایت... ولی برای خدا مینویسیم: این را میخواهم؛آن را میخواهم؛اگر برآورده نکنی قهر میکنم؛دیگر دوستت ندارم و...
    این روز و شبها از هر کــــجای این دنیــــای بــــزرگ که در بزنــــی،

    صاحــــبخانه برای استقبــــال می آیــــد.

    با طــــبقی از آرزوهــــایی که می خــــواهی

    مــــراقب آرزوهــــایت بــــاش

    مراقب باش از بــــزرگ ، کوچــــک نخواهی
    خدا چنان لطیف است که،
    هیچ خشونتی او را آزرده نمی سازد.
    این خاصیت لطافت است.
    مثل هوا...
    اگر هوا را باچوب بزنی،
    یا بر آن خنجر بکشی
    به هیچ وجه زخمی برنمی دارد.
    چقدر خوبه که هستی
    همین جا
    همه جا
    چقدر خوبه که می تونم همیشه صدات بزنم
    باصدا
    بی صدا
    چقدر خوبه که تو رو دارم
    همیشه
    هر زمان
    خب بهترینی
    بهترین هم باید عزیزترین باشه دیگه
    دوستت دارم خدای خوبم
    کمک همه مون باش
    :gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا