دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
    فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
    فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
    فقر اینه که صبح تا شب از قانون و بی قانونی بگی و نوبت خودت که میشه........
    فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی؛
    فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و بهش بگی خوششششگلهههه؛
    فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و هنوز آثار تاریخی کشور خودمون رو نرفتی
    فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی!
    فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما که احتیاج مالی نداریم؛
    فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست برنامه تلویزیونی مورد علاقش رو ببینه
    فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه
    زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
    زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
    زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
    لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
    من دلم می خواهد
    قدر این خاطره را دریابیم.

    سهراب سپهری
    جاذبه سیب ، آدم را به زمین زد
    و جاذبه زمین ، سیب را .
    فرقی نمیکند؛
    سقوط ، سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست
    به جاذبه ای می اندیشم که پروازم میدهد ،
    خدا...
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/452841-اگر-زنی-را-دوست-داری?p=6363242#post6363242

    سلام
    خوبی عزیزم ؟سلامتی ؟بیا................
    پس از آفرینش آدم

    خدا گفت به او: نازنینم آدم،

    با تو رازی دارم ، اندکی پیشتر آی.

    آدم آرام و نجیب آمد پیش

    زیر چشمی به خدا می نگریست

    محو لبخند غم آلود خدا

    دلش انگار گریست.

    "نازنینم آدم

    ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید )

    یاد من باش که بس تنهایم"

    بغض آدم ترکید ،گونه هایش لرزید،

    و به خدا گفت:

    من به اندازه ی...

    من به اندازه ی گلهای بهشت ... نه...

    به اندازه عرش... نه... نه

    من به اندازه ی تنهاییت ای هستی من

    دوستدارت هستم.

    آدم کوله اش را برداشت.

    خسته و سخت قدم بر می داشت،

    راهی ظلمت پر شور زمین.

    طفلکی بنده غمگین ، آدم

    در میان لحظه ی جانکاه هبوط ،

    زیر لبهای خدا باز شنید که گفت:

    نازنینم آدم، نه به اندازه ی تنهایی من

    نه به اندازه ی عرش،

    نه به اندازه ی گلهای بهشت

    که به اندازه یک دانه گندم فقط یادم باش.

    نازنینم آدم، نبری از یادم!
    دقت کردین:
    اگه بچه ها لیوان بشکنن : ای دست و پا چلفتی ...
    -اگه مامانه بشکنتش : قضا بلا بود
    -اگه باباهه بشکنتش : این لیوان اینجا چیکار میکنه...!!
    متصدی بانک : خانم بریزم به حساب جاری تون ؟!!
    زن : وا نه!! خدا مرگم بده! الهی جاریم بمیره! بریز به حساب خودم...!
    یکی زنگ زده منم اصلا حوصلشو نداشتم.
    شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا انتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا..
    میگه صدات قطع و وصل میشه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد.
    اولین سوال دخترا در شروع ترم:
    استاد منابع امتحانی چیا هست؟
    اولین سوال پسرا از استاد در شروع ترم:
    استاد نه ونیمُ ده می‌دین؟؟
    سلام مهدیه جان چطوری خوبی؟ بهتر شدی؟بیشتر بیا تا بیشتر ببینیمت;)
    مهدیه جونی اومدی خوشحالم عزیزم که حالت خوبه...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا