تاریک وتنها
پسندها
1,806

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • یه قولی که داده اید عمل کنید. از صحبت کردن با نامحرمان بپرهیزید. مدتهاست که در پی حاجت خودتان این در و آن در می زنید. فکر می کنید دیگران از عهدی که با شما بسته اند پشیمان شده اند. امید داشته باشید گره ی کارتان باز می شود و کسانی کمکتان می کنند به شرط اینکه به نصایح آنها گوش کنید. به لطف خدا از دامی که برایتان پهن کرده اند رهایی پیدا می کنید و شیطان را شکست می دهید و به دولت و نیک بختی می رسید.
    فتوی پیر مغان دارم و قولیست قدیم
    که حرام است می آن جا که نه یار است ندیم
    چاک خواهم زدن این دلق ریایی چه کنم
    روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم

    تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من
    سال‌ها شد که منم بر در میخانه مقیم

    مگرش خدمت دیرین من از یاد برفت
    ای نسیم سحری یاد دهش عهد قدیم

    بعد صد سال اگر بر سر خاکم گذری
    سر برآرد ز گلم رقص کنان عظم رمیم

    دلبر از ما به صد امید ستد اول دل
    ظاهرا عهد فرامش نکند خلق کریم

    غنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباش
    کز دم صبح مدد یابی و انفاس نسیم

    فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن
    درد عاشق نشود به به مداوای حکیم

    گوهر معرفت آموز که با خود ببری
    که نصیب دگران است نصاب زر و سی
    ای بابا دختر تو که دوباره سازت کوک نیست . ماهم می پِلکیم . باید دوباره یه فال حافظ برات بگیرم . نیت کن الان برات می فرستم.:smile:
    سلام . خانوم چه حال و احوال؟ خوش می گذره، چه کار می کنی با روزگار؟ کمتر سراغ می گیری.
    خداحافظی با عادت‌های بدخلاقیت بهترین راه رسیدن به موفقیتروشهای كاهش استرس
    رفـ ـت...بـ ـه سلـ ـآمـ ـت...

    مـ ـن خـ ـدآ نیسـ ـتم کـ ـه بگویـ ـم:: صـ ـد بـ ـآر اگـ ـر تـ ـوبـ ـه

    شکسـ ـتـ ـی بـ ـآز آی...

    آنکـ ـه رَفـ ـت...بـ ـه حـ ـرمـ ـت آنچـ ـه بـ ـآ خـ ـود بـ ـرد...حـ ـق

    بـ ـآزگـ ـشـ ـت

    نـ ـدآرد...
    چنــــد روزیســت که از دورو بــرم مـی ترســـم
    بیشــتر از همه از پشـت ســرم می ترســـم

    مـن از ایــن درد که در دام توام باکــم نیســـت
    از هوایــی کـه بخواهــم پــپـرم می ترســـم

    دردم از زخــم تبــر نیســت که بر جانــم افـــتاد
    از عــلف ها کـه شــده تا کـــمرم می ترســم

    دوش مـی گــفت که فـردا بدهــم کــام تــــو را
    بعــد از آن کـام چــه آید به ســرم می ترسـم

    رسم شهر است که عاشق نشود هیچ کسی
    دردم عشـق اسـت ولی از دگران می ترســم

    غربـت و بی کســی و در به دری آســان است
    از همــانی که نیامــد به ســــرم می ترســـم


    در زیر این آسمان می بینم که عین القضاة در سمت راستم و ابوالعلا در سمت چپم ایستاده اندو ما سه تن ، بی آن که با هم باشیم ،با هم تنهاییم .و زمان ، ما سه هم زبان را نیز در یک حصار قرنی جدا زندانی کرده است !(دکتر علی شریعتی)
    سلامم.
    ممنونم از شما.
    هیچی خواستن عدالت رو رعایت کنن مارو هم اخراج کردن.ولی خوب شدن انصافا.....معتاد شده بودیم.
    شما خوبید؟خوش میکذره؟:gol::gol::gol::gol::gol:
    من جنوبی زاده ام. همــکار تو
    شور شعـــرم باز. در گفتــار تو

    خوانده ام افسانه ای.از وسعت
    خــاطــرات کهنـــه و اشعا ر تــو

    در سکـوت این همه آشفـتگی
    ســر بکوبم کـاش بر دیـــوار تو


    سیدمحمدرضا هاشمی زاده
    دنیا را بد ساختند کسی را که دوست داری دوستت ندارد کسی که دوستت دارد تو دوستش نداری اما کسی که دوستش داری و او هم دوستت دارد به رسم و آیین زندگی به هم نمی رسندو این رنج است زندگی یعنی این

    * دکتر علی شریعتی*
    رد می شوم از مسیر غربال خودت

    تقسیم کنی اگر به منوال ِ خودت

    میترسم از اینکه سهم شیطان بشوم

    من را بگذار جزء اموال ِ خودت
    دوست دارم شب را به غم سر کنم

    دفتری را از اشک چشمم تر کنم

    نام آن دفتر نهم دیوان عشق

    عشق را عنوان آن دفتر کنم . . .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا