#117
-
سلام زشتو خوبي؟
شخايخ خجالت بکش سني از تو گذشته هااااا:D
خواهش چکااااااااااا
آسمان آمد و
آهسته زیر گوش ماه
چیزی گفت انگار
ماه آمد و
به کوچه‌ی کهن‌سال مُشیری
چیزی گفت انگار
کوچه
کوچه‌ی بی‌گفت و بی‌گذر
رو به روشن‌ترین پنجره چیزی گفت انگار
چیزی، رازی، حرفی
سخنی شاید
سَربسته از چراغی
شکسته‌ی هزار پاییز بی‌پایان
چیزی، حرفی آشنا
و چقدر زیباست دانستن این‌که قدر می‌نهند وجودت را و بودنت را
روز زن بر همه مبارک
آسمان آمد و
آهسته زیر گوش ماه
چیزی گفت انگار
ماه آمد و
به کوچه‌ی کهن‌سال مُشیری
چیزی گفت انگار
کوچه
کوچه‌ی بی‌گفت و بی‌گذر
رو به روشن‌ترین پنجره چیزی گفت انگار
چیزی، رازی، حرفی
سخنی شاید
سَربسته از چراغی
شکسته‌ی هزار پاییز بی‌پایان
چیزی، حرفی آشنا
و چقدر زیباست دانستن این‌که قدر می‌نهند وجودت را و بودنت را
روز زن بر همه مبارک
خواهش ميكنم مدير جان
مرسي شقا
من برم يه كوچولو كار دارم. فعلا باي كچل
نسبت سطح بال زنبور به بدن او ، بسیار کم است با توجه به قوانین آیرودینامیک، پرواز ممکن نیست اما زنبور این را نمیداند و پرواز میکند
قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را
این باران است که باعث رشد گل میشود ، نه رعد و برق
هیچوقت به کسى که بهت اعتماد داره ، دروغ نگو هیچوقت به کسى که بهت دروغ میگه ، اعتماد نکن
نه هر چشم بسته ای خواب است و نه هر چشم بازی بینا
انسانهاى بزرگ ،دو دل دارند دلى که درد مى کشد و پنهان است و دلى که میخندد و آشکار است
این یکی از تضادهای زندگی ماست که آدم همیشه کار اشتباه را در بهترین زمان ممکن انجام میدهد
چارلی چاپلین
یک ساعت که آفتاب بتابدخاطره آن همه شب های بارانی ازیادمی رود
این است حکایت فراموشی آدم ها
آرامش خود رابه هیچکس وهیچ چیز وابسته نکن!تا همیشه آن را داشته باشی!
همیشه از چوب خدا ترسوندنمون اما حتی یکبار هم به بوس خدا امیدوارمون نکردن
چشم
:biggrin:
من كه هميشه مظلومم. آواتارمو نگا
چرا دعوا؟
صدام بلنده كچل
آره ديگه. هميشه مظلوما گير خورشون ملسه
چه كاريه گير بدين؟!
به يكي گير بدين كه گير خورش ملس باشه
كچل مگه من با تو شوخي دارم؟ جدي گفتم
نخير. سخنراناش حورايي ، هلاكويي ، آزمنديان و ...
چرا گير دادين به امضام؟ بهم نمياد؟
اينو بعد از مطالعه چند كتاب و شركت در چندين جلسه سخنراني بدست آوردم
كاش نقاشي ميكشيدم. بيچارگي ، بدبختي. از اين چيزا. جنس خوب گيرم نمياد ديگه
نه خيلي. فقط تاپيك هاي اينترنتي مزاحمن اين وسط. نميتونم صبر كنم تا نگين برگرده. سرش خيلي شلوغه.
روت خالي بشه خيلي خوبه. به قول فاطمه الان تو باتلاق گير كرده تالارمون! ركود خالص
يكسري كار ميخوام بكنم ولي خب بايد صبر كنم تا نگين بياد
الهي. نازي. چقدر هم كه لطيفه
دست شوما مرسي ببين من چي ميكشم تو اين خاك و خولا!
ميخوام تا قبل عيد تميز بشه. اولش 58 صفحه بود. الان چند صفحست؟
سر كار خودتو خسته ميكني. ديگه خونه كه ميرسي جوني برات نميمونه.
رفتي برف بازي؟
خب پس داري حسابي گرد گيري ميكني. نازي نازي
پس حسابي خدا قوت
سلام كچل. مرسي. تو خوبي؟
چه خبرا؟ خدا قوت. امروز حسابي داري استراحت ميكني.نه؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
