succulent
پسندها
408

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره






  • آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست كه زنده است
    اين را دانستم
    و مي دانم كه آدم به آدم است كه زنده است؛
    آدم به عشق آدم زنده است!
    میدونی ولنتاین یعنی چی ؟ یعنی اینکه یادمون باشه یه عاشق واقعی باید فقط به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه:gol:
    با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم ...

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .
    حلقه
    دخترک خنده کنان گفت که چیست
    راز این حلقه زر
    راز این حلقه که انگشت مرا
    این چنین تنگ گرفته است به بر
    راز این حلقه که در چهره او
    اینهمه تابش و رخشندگی است
    مرد حیران شد و گفت
    حلقه خوشبختی است،حلقه زندگی است
    همه گفتند مبارک باشد
    دخترک گفت دریغا که مرا
    باز در معنی آن شک باشد
    سالها رفت و شبی
    زنیافسرده نظر کرد بر آن حلقه زر
    دید در نقش فروزنده او
    روزهایی که به امید وفای شوهر
    به هدر رفته،هدر
    زن پریشان شد و نالید که وای
    وای این حلقه که در چهره او
    باز هم تابش و رخشندگی است
    حلقه بردگیو بندگی است... .
    من ازاین رنگها بسیاردیدم
    وزاین سیه دنیاوهرچیزی که دراوست
    ازآسمان وابروآدم ها وسگ ها
    مهری ندیدم،میوه ای شیرین نچیدم
    دیگرنظربستم،گذشتم،دل بریدم
    دیگرنیم دربیشه ی سرخ
    یاسنگرسبز
    دیگرسیاهم من،سیاهم
    دیگرسپیدم من،سپیدم
    وزهرچه بودوهست وخواهدبود،دیگر
    بیزارم وبیزاروبیزار
    نومیدم ونومیدونومید
    هرچندمی خوانندامیدم
    بعضي وقتا مجبوري تو فضاي بغضت بخندي . . .

    دلت بگيره ولي دلگيري نکني . . .

    شاکي بشي ولي شکايت نکني . . .

    گريه کني اما نذاري اشکات پيدا شن . . .

    خيلي چيزارو ببيني ولي نديدش بگيري . . .

    خيلي حرفارو بشنوي ولي نشنيده بگيري !

    خيلي ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کني . . .



    کنار برکه دلم نشستمو نیامدی !
    دوباره در سکوت خود شکستمو نیامدی !
    سوال کردم از خدا نشان خانه تورا
    سکوت کرد و در سکوت شکستمو نیامدی
    چه عاشقانه است این روزهای ابری
    چه عاشقانه است قدم زدن زیر باران غم تنهایی
    چه عاشقانه است شکفتن گلهای اقاقیا
    چه عاشقانه است قدم زدن در سر زمین عشق
    و من
    چه عاشقانه زیستن را دوست دارم
    عاشقانه لا لایی گفتن را دوست دارم
    عاشقانه سرودن را دوست دارم
    عاشقانه نوشتن را دوست دارم
    عاشقانه اشک ریختن را...
    دفتر عاشقانه ی من پر از کلمات زیبا در نثار
    بهترین و عاشقانه ترین کسانم...
    و من
    عاشقانه می گریم...
    عاشقانه می خندم...
    عاشقانه می نویسم...
    و در سکوت تنهایی عاشقانه می میرم...


    یادم باشد که خدا با من است......
    ..................که فرشته ها برایم دعا می کنند،
    ..........................که ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد
    یادم باشد،که قاصدکی در راه است،
    ........................................که بهار نزدیک است
    ....................که فردا منتظرم میماند
    ............که من راه رفتن میدانم...و دویدن!
    .........و جاده ها قدم هایم را شماره خواهند کرد،
    اگر روزی دلم گرفت یادم باشد
    که خدای من اینجاست،همین نزدیکی ها
    شخصی ب تازگی نابینا شده بود چون خود را با تفاوتهای جدید وفق نداد دچار افسردگی شد تا جایی ک شبها خوابش نمی برد و ب سر حد جنون رسید و تصمیم بخودکشی گرفت ولی موفق نشد ب روان پزشک مراجعه کرد. پزشک گفت زندگی ت واقعا دشوار است و بهتر است ب جای تطابق با آن خودت را خلاص کنی ! ولی نمی خواهم خانواده ات با ناراحتی مواجه گردند پس این کار را مخفیانه انجام بده تا گمان برند در خواب از دنیا رفته ای امشب قبل از اینکه ب رختخواب بروی ب منطقه ای نسبتا وسیع برو و تا میتوانی بدو آنقدر که دیگر توانی برایت نماند بعد به رختخواب برگرد وی این کار را کرد اما نتیجه ای نگرفت شب بعد دوباره با سرعت و قدرت دوبرابر دوید وقتی به رختخواب برگشت آنقدر خسته بود ک زود خوابش برد صبح بیمار غمگین زود بیدار شدو نسبتا سرحال بود پس بیتاب بود که زودتر شب شوددوباره شب شد و او دوید و بخاطر خستگی زودخوابید و صبح زود بیدار شد و سرحال بود نابینا تصمیم گرفت هر شب بدود ولی نه برای مردن بلکه برای زنده ماندن ونه برای زنده ماندن بلکه برای زندگی کردن

    ت برای چ زندگی میکنی و برای چ حاضری ا زندگیت بگذری؟
    سلامممممممم خوبی؟
    وای چقد پیام خیلی ماهی عزیز جبران میکنم :D دلم برات تنگ شده کجای؟


    روزگار نبودنتــ را برایمـــ دیکتهــ میکند و
    نمره ی منــ باز میشود صفر..
    نبودنتــ را یاد نمیـــ گیرمـــ...
    تو را در روزهای ابری و بارانی تو را در لحظات سخت تنهایی از دست داده ام
    اما یادت همیشه در وجودم سبز است و خاطراتت همیشه با من است...
    ترجیح مــیدهم همــه را غریبــه صـدا کنم!

    تا وقتــی از پشت خنجر میزننـد؛
    با خودم بگویم: بـی خیال..
    از غریــــــــبـــــــه بیش از ایـن انتظاری نیست...!
    دلم می گیرد !
    وقتی می نویسم فقط برای تو ...

    ولی ...

    همه می خوانند الا تو …!!!

    دیگر نمی نویسمت . . .!

    هرکس . . .

    به چشمــهایم نگاه کند !

    تو را خواهد خواند . . .


    خواستم چشم هایش را از پشت بگیرم...



    دیدم طاقت اسم هایی که می گوید را ندارم!!!


    خیلی خیلی ممنونم...دستت مرسی.
    با اجازت دارم میرم...شبت قشنگ;)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا