عشق من گریه می کند به شانه های من،
گریه می کند به درد روزهای سخت،
سخت می شوم که تکیه گاه او شوم به درد،
کوه می شوم که رود اشک های او، جان بسایدم…
بر شیار زخم های او جا به جا شقایقی برویدم،
عشق من، گریه می کند به شانه های من،
بوسه می زنم به دیدگان خسته از سکوت،
غافل از هجوم دوری و غروب ....