(کتاب اعمال نهاده شود،پس گناهکاران را ازانچه دران است هراسان خواهی دید،میگویند:ای وای برما این نوشته را چیست که هیچ و کوچک و بزرگی را به جای ننهاده جز انکه همه را برشمرده است!!وانچه را انجام داده اند حاضر خواهند یافت و پروردگارت به هیچ کس ستم نخواهد کرد....) سوره کهف،ایه 49
[ای پیامبر!] هر گاه بندگان من از تو در مورد من سؤال كردند [بگو] من بسیار نزدیكم، هر گاه كسی مرا بخواند، اجابت میكنم پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند». (سوره بقره، آیه 186)
قسمت نبود که اهنگ رو بشنویم روان شاد شیم:دی
طوری نیست
این دولت تا مارو نکشه نمیذاره که ول کن نیست
تو نخ ارشد پایان نامه تحویل زندگی بدبختی (شکلک جنازه کو)
اکی اکی فعلا
یکی از زیبایی های زندگی لحظه ای است که با مداد خط اسکیس را شروع می کنم و تلخی لحظه ای است که یا ذهنم دیگر کفاف نمی دهد یا صفحه تاب سیاه شدن ندارد. هر چه این اسکیس را تمام کند بر ذهنم سنگینی می کند. درست مثل لبه های صخره ای ساحل یونان، راه های بی بازگشت کوهستان های نپال و شاید جایی که خورشید به حقیقت غروب می کرد. زندگی درست مثل معماری و کشیدن ایده ای تازه گاه مضحک و گاه پرشکوه است. در هر حال همیشه نقش ها و گفته هایی ناگفته باقی خواهند ماند. خط ها همه از روی فکر دقیق کشیده نمی شوند. گاه گوشه هایی از بازیگوشی هم چاشنی خط می شود. برگرد. پاک کردن خط، دورانداختن کاغذ و شروع اسکیس تازه و ... کدام راه حل توست؟