به به چه عجب از این ورا میدونستم گاوی گوسفندی مرغی خروسی ...........سر میبریدم.
ناپرهیزی کردی مهندس جون.
خواهش میکم قابلت ناره. نونم سی چی عکسام سیت واز نموان
اگر ماه بودی، تو را از لب برکهها
اگر آه بودی، تو را از دل سینهها
اگر راه بودی، تو را از کف خیل واماندهها
تو اما نه ماهی، نه آهی، نه راهی!
فقط گاه گاهی، فقط گاه گاه...