ن
پسندها
1,555

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد

    هرچه کردم ـ هر چه ـ آه انگار آرامم نکرد

    روستا از چشمِ من افتاد، دیگر مثلِ قبل
    گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد

    بی‌تو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد
    دردِ دل با سایه‌ی دیوار آرامم نکرد

    خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد
    خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد

    سوختم آن‌گونه در تب، آه از مادر بپرس
    دستمالِ تب‌بُر نم‌دار آرامم نکرد

    ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت
    عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد
    بخند

    هر چند

    غمگینی

    ببخش

    هر چند

    مسکینی

    فراموش کن

    هر چند

    دلگیری

    زیستن اینگونه زیباست...

    بخند

    ببخش

    و فراموش کن

    هرچند میدانم آسان نیست...

    تو شاهکار خالقی...

    تحقیر را باور نکن...

    بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش...

    زیبا و زشتش پای توست...

    تقدیر را باور نکن...

    تصویر اگر زیبا نبود...

    نقاش خوبی نیستی...

    از نو دوباره رسم کن...

    تصویر را باور نکن...

    خالق تو را شاد آفرید...

    آزاد آزاد آفرید...

    پرواز کن تا آرزو...

    زنجیر را باور نکن...

    نـــــــــی نـــــــــی کوچولوهای دوست داشتنی جدید رسیدن بـــــــــدو بـــــــــدو بــــــــــــــــــــــدو
    تولدت مریم جونم مبارکککککککککککککک


    دستیار شدنت میثم جونم مبارکککککککک
    کاش مخابرات
    یه روز صبح بهت اس ام اس میداد:

    مشترک محترم و عزیز ما،
    شما قبلا در طول روز فلان شماره رو دویست بار میگرفتی

    اس ام اس که حرفش رو نزن،
    اینقدر زیاد بود که ما حساب کتابش از دستمون در میرفت
    حتی بعضی اوقات اس ام اس هاتون اینقدر خوشگل بود
    که برا خودمون سیوش میکردیم
    حتی یه شب، ( زمستون بود فکر کنم)، اینقدر حرفای خشگل خشگل میزدین و ما هم هی گوش میدادیم
    که پای تلفن خوابمون برد،
    یادمون رفت بقیه پول تلفن شما رو حساب کتاب کنیم

    حالا مشترک
    حالا مشترک محترم و عزیز،
    چی شده که این روزا دیگه خبری ازت نیست؟
    چیزی شده؟
    چرا اون شمارهه رو دیگه نمیگیری؟
    یه اس ام اس خالی هم حتی نمیدی

    منِ مخابرات، اون دوره رو باهاتون زندگی کردم، حقمه که بدونم

    تو هم اس ام اس بدی بگی:
    بیخیال رفیق،
    این روزا هم میگذره....
    هنگامی كه آوازه كوچت بی محابا در دل شب می پيچد

    سكوت داغی است بر زبان سايه ها

    باز هم يادت شرری می شود

    بر قامت باران های اشک

    اين جا ميان غم آباد تنهايی

    به اميد احيای خاطره ای متروك

    روزها گريبان گير آفتابم

    و شب ها دست به دامن مهتاب

    نمی گويم فراموشم نكن هرگز

    ولي گاهی به ياد آور

    رفيقی را كه ميدانم نخواهی رفت از يادش....
    اری اغاز دوس داشتن است گرچه پایان راه ناپیداس من ب پایان دگر نیندیشم ک همین دوس داشتن زیباست ممنون برای دوستی
    تو نیستی و
    امشب همه سراغ تو را خواهند گرفت
    عادت ندارم درد دلم را به همه کس بگویم!
    پس خاکش میکنم
    زیر چهره ی خندانم
    تا همه فکر کنند نه دردی دارم
    و نه قلبی!
    مرسی عزیزم بابت تصویر قشنگ:w38:
    اون لینکی که توی پیجم گذاشتی باز نشد :huh:
    اخی عزیزم موفق باشی زود بیا دلمون برات تنگ میشه:redface:
    الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها
    که عشق آسان نمود اول وای افتاد مشکلها

    تقدیم به گل روی نادین جان
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا