sarang saman
پسندها
103

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام.چقد نا امید.تا شقایق هست زندگی باید کرد.:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
    بابااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    تزایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    اینالو لعایت کن
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/415556-حقایقی-در-مورد-نشستن-کاش-رعایت-کنیم?highlight=
    آنـقـدر دلـم از رفـتـنـت بـــــد شکـسـت کـه نـمـیـدانـم وقـتـی بـیـایـی،
    کـدام تـکـه اش خـوشـحـال خـواهـد شـد!
    خوشبختیم را گم کردم


    توی کول پشتی دوران 18 سالگی


    لای کتابهای نخوانده دبیرستان


    کنار باجه تلفنی که مهربانتر از هر همراه اول و اخری بود!


    و تمام کسانش در دسترس


    و شاید پشت نگاه تو


    که یادم نیست در کدام اصلی یا فرعی گمت کردم


    اصلا چه فرقی می کند؟!


    بازی کسل کننده ایست خوشبختی


    میخواهم از اینجا تا....


    تمام زندگیم را آدامس بجوم!


    و گاهی پوزخند


    به هر آنچه شما خوشبختی می نامینش
    سلام.... مممنون چقد با احساس بود دوسش داشتم
    شنیدم برف اومده شمال
    خوش به حالتون... جای منم خالی کنین
    ﺑﭽﻪ ﻫﺎ
    ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
    ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻫﺎ
    ﺑﺮ ﺳﻨﮕﻔﺮﺵ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺪ
    ﺑﭽﻪ ﻫﺎ
    ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ
    ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻫﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ


    ﺑﭽﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺍﺏ
    ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻫﺎ ﺩﺭﺑﺪﺭ ﻭﻗﺖ
    ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪ
    ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻫﺎ ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ

    ﮐﯽ
    ﮐﯽ ﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ
    ﺍﻟﻔﺒﺎﯼ ﺭﻭﯾﺎ ﺭﺍ
    ﻧﻘﺶ ﻣﻬﺮ ﺭﺍ
    ﺭﻧﮓ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ
    ﻭﺗﻄﻬﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ
    من فکر کنم زندگی بیشتر شبیه ی کتابه.ی کتاب که هر کسی فرصت اینو داره چند خط توش بنویسه.بعضیا بدون ترس از تموم شدن مهلتشون میان و مینویسن.بعضیام از وحشت تموم شدنش دستشون میلرزه و بد خط مینویسن.
    تو ميروي ، من مي مانم ، اشک مي ماند و همين پُست : )
    I came to this world , of necessity and lived amazement and will go reluctantly.

    به ضرورت آمدم در این جهان و به حیرت زیستم و به کراهت می روم
    باران همیشه می بارد ، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارندنامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن !دلم که می گیردکودک می شوم ...کفش هایم تا به تا می شوند ...دستانی می خواهم که آرامم کنند ...مهربانی که به فکر دلتنگی هایم باشد ...و گلویی که بغض امانش را نبرد ...بهانه گیر می شوم ...نق می زنم که این را می خواهم ....که آن را می خواهم ...ولی هیچکس نمی داند ؛که به جز تو هیــــــــچ نمی خواهم ..
    پرنده ای که مال تو نیست 100 تا قفس هم که بسازی آخرش می ره
    اوهوم خوبم
    فخط باسم دها کن...باسه دلسام...باسه؟
    همیسه به نادتونم
    لاستی بابا اینزالو
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/413248-حاج-خانوم-طبیعی
    چــــه فرقــــی دارد
    دوشنبه٬
    شنبـــه،
    پنـج شنبـــه،
    یـــا امـــــروز،
    هر لحظه که نباشی
    غـــروب ِ جـمـعـــه اســت . . .
    رو پاکت سیگار نوشته بود: سیگار برای شما و اطرافیانتان زیان آور است تو دلم گفتم: تو یه نفر اطراف من پیدا کن قول میدم به خاطر اونم که شده سیگار رو ترک کنم...
    ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻴﺘﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮐﺮﺩ ؟
    ﺩﻧﻴﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭﺯﻱ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ
    ﺩﻧﻴﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻭﻳﺘﺮﻳﻦ ﮐﺘﺎﺑﻔﺮﻭﺷﻲ ﻫﺎ ﻣﻴﺘﻮﺍﻥ ﻳﺎﻓﺖ
    ﺩﻧﻴﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﺮﺩﻩ
    ﻭ ﺟﺎﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻲ ﻭﻓﺎﻳﻲ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﺮﻓﺘﻪ
    ﺩﻧﻴﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﻍ ﻋﺎﺩﺕ
    ﺑﻲ ﻭﻓﺎﻳﻲ ﻗﺎﻧﻮﻥ
    ﻭ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺳﻨﺖ ﺍﺳﺖ
    ......
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا