سلام خوبی آقا سعید رفتم صندلی داغ و خوندم مطالب و البته هنوز تمام نشده تقریبا نصفش و رسیدم بخونم خیلی خیلی برام جالب بود دارم بقیه رو هم می خونم کاش منم بودم ازتون سوال میپرسیدم از یه خاطرتون خیلی خندیدم و جالب بود. که اشتباهی دستتون و رو شونه یه خانومی گذاشته بودید به جای مادرتون وقتی وسایل و می بردید. خیلی خندیدم .براتون آرزوی سلامتی و موفقیت در کارهاتون دارم .هر وقت فرصت داشتی بهم سر بزن .حتما حتما باید بقیش رو هم بخونم . فعلا بای.