میفهمم چی میگی
منم شب عروسی داداشم هنوز حسرت اون سبزی پلو با گوشت به دلم مونده اخه همش داشتیم تو هتل ازین ور بپر اون ور بپر

اخرش رفتم سرمیز شام بخورم فقط بم ژله و سالاد و ی خورده مرغ یخ کرده موند واییییییییی به دلم مونده
ول کن بابا من تو عروسی داداشام اصلا مسئولیت هیچی بعهده نگرفتم بجز بزن و بکوب و دیشک دیشک خودشون رفتن همه کاراشون کردن من فقط زحمت کسیدم رفتم ارایشگاه خودمو ناناش کرذم بعدش رفتم مث ی پرنسس تو هتل نشستم و .... اخ جون
