mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خوش بودن که به همين سادگــــي نيست،

    کلي ماجرا دارد ...

    بايد تو باشـــي و باران

    روي مبل ِ کنار شومينه

    گرماي دستــــهاي تو باشد

    لبخندت ...

    و چشمان ِ من خيره به اين همه زيبايــي،

    انگار خوش بودن به همين سادگي ست ...



    دل به دریا زدنم آغاز شد ...

    نفس هام به شماره افتاده،

    افکار پریشان وار، پرسه می زنند در خیابان های در به دری،

    کسی انگار گوشه اتاقم دارد چمدانش را می بندد و من گوشه ی دیگر اتاق، زانوهایم را در آغوش و تماشا می کنم این تراژدی را،

    و توان بازداشتنم نیست،

    گویی کسی پشتم را خالی کرده و من دلخوش به تکیه بر شانه های ستبر او اکنون از فراز یک حقیقت تلخ فرو می روم در گرداب تنهایی های همیشگی ام،

    و جای کسی انگار این روزها درست همینجا در یک قدمی من خالیست،

    و این "جای خالی" را هیچ کودک دبستانی نمی تواند پر کند که هیچ،

    هیچ کسی غیر از آن که باید باشد و نیست پر نمی کند این حجم وحشتناک نبودن را،

    کسی انگار در غربت تنهاییم،

    پنهانی تماشا می کند مرا و حس ششمم را قلقلک می دهد،

    کسی شاید از دیروز جا مانده در من و شاید به دیدار فرداهایم آمده باشد،

    کسی این نزدیکیها پنهان است که تپش هایم را به بی نهایت رسانده،

    کسی که جای خالیش و عطر نزدیک بودنش دارد دیوانه ام می کند این روزها ...



    و باران سخت مي‌بارد در اولين شب سرد پاييزي. اين آغازي ديگر از پادشاه فصل هاست و اين منم. مرد پاييزي، امپراطور باران، مرد باراني گمشده در مه.

    ستاره‌اي سرگردان در کهکشاني بي‌انتها. فرورفته در قعر اقيانوسي عميق و تاريک. من گم‌شده‌ام.

    من در دنياي متروک تنهايي خود که تاريک‌ترين شب‌ها و ابري‌ترين روزها را دارد و باد، زير آوار غروب کوچه‌هايش را دلتنگ مي‌نوازد، گم‌شده‌ام ...





    قطره هاي باران پراکنده،با رنگ و بويي پاييزي بر گستره ي چمن مي بارند.

    بگذار اولين برگها فرو ريزند چراکه تو بازخواهي گشت .....


    [IMG]


    پاييز من، آيا عاشقان را ديده اي دست در دست يکديگر زير درختان بی برگت ؟

    بيت بيت ترانه هاي عاشقانه، عاشق تر ميکند گام هاي بيقرارشان را در جستجوي عشق ...
    یخادعون الله و الذین آمنوا و مایخدعون الا انفسهم و ما یشعرون(آیه 9 سوره بقره)

    :gol:تفسیر این آیه در اتاق تفسیر قرآن کریم......بیان ادامه ویژگی های منافقان:gol:

    حالا که می روی، آهسته تر برو....

    بگذار چشم آهسته آهسته ندیدنت را بیاموزد.....
    دلم تنگه.....
    دلم تنگ شده

    براي وقتي كه مي گفتي :دلم واست تنگ شده

    دلم تنگه..

    براي بودنت

    شايدم لبخند خودم

    دلم براي همه چيز تنگ شده جز

    نبودنت !



    تـِكرارِ اسمـِ تــٌو ايـטּ روزهـآ ..

    حادِثــہ ے تـِكــرارﮮ زندگــے مـَטּ استـ !

    هيچـ ديوانہ اﮮ از ايـטּ هـَمــہ تــِكرار به انــدازه ے مـَــטּ ..،

    لـِذّتــ نـَخواهَد بـُرد ...!

    تازه ترــےن زخمـــ دلم <> قصه اــے رفتن تو


    این روزا هرجا ک مــےرم <> حرف شکستن تو ئه


    مثل ی آــےنه سوت و کور <> شکستــے و رها شدمـــ

    تبر شدمـــ شکستنمـــتـــ <> اگر چ بــے خدا شدمـــ







    حــےف روزایــے مونده ک قراره بــے تو سرکنمــــ


    خداکنه تمومـــ بشه <>قصه ای تلخ رفتنتــــ


    بــےایــے و از یادم بره <> روزاــے ک شکستمتـــــ


    تو سهم من نبودــے و ب قصه ها سپردمتــــ


    ولــے ب عشقمون قسمـــ ک تا خدا مــےبردمتـــــ



    [IMG]
    خیال کنــــــــــ روزگارمـــــــــــــ رو به راه

    خیال کنـــــــــــــــ رفتـــــــــــــــــــــی و دلم نَمُـــــــــــــرده

    خیال کن هیچی بین ما نبوده

    خیال کن خیلی ساده داره میری

    خیال کن بی خیالـِ بی خیالمــــــــــ

    شاید اینجوری آارامش بگیری

    گذشتی از منو ساکتـــــــــــ نشستمــــــــــ

    گذشتی از منو دیدی ک خسته امـــــــــــ

    تو یادت رفته ک تو چ حالی <> کنارتـــــــــــ بودم و زخم هات رو بستمـــــــــــ

    خیال کن ک سرمـــــــ گرمــــــــ ع3ی3مــــــــ

    خیال کن بی تو هیچ دردی ندارمـــــــــ

    خیال کن زمستون ِ ولی من توی شبا هام شب سردی ندارمــــــــ

    خیال کن قلبـــ من شکستنی نیستـــــــ

    خیال کن حق م تنها بمونمـــــــــــ

    خیال کن عاشقمــــــــ بودی ولی من

    شاید قدر تورو هرگـــــــــــــــــــز ندونم

    گذشتی از منو ساکتـــــــــــ نشستمــــــــــ

    گذشتی از منو دیدی ک خسته امـــــــــــ

    فقط از شرم چشماته، تمومه سر بزیری هام


    نمیدونم بدون تو، من از آینده چی میخوام


    نمیتونم از این بن بست، به سمت عشق برگردم


    تو راهی رو به من وا کن، میدونم خیلی بد کردم


    کسی جز تو نمیدونه، چقدر محتاج دیروزم


    بگو برگرده اون لحظه، که من یک عمرم میسوزم




    سخته عاشق باشـــے ولی هیچڪـــے ندونــﮧ

    اشکاتو زودی پاک ڪنـــے به یه نشونـﮧ

    سختـﮧ دوسش داشته باشـــے ولـــے ندونـﮧ






    سختـﮧ نگاهش بڪنـــے، اما نخونـﮧ



    [IMG]



    قشنگیـﮧ عشق ڪـﮧ میگن ،شاید همین جاستـــ

    تو اونو دوست داشتـﮧ باشـــے، شاید خدا خواست



    [IMG]



    قدم قدم گریـﮧ ڪنـــے ڪنار دریا



    [IMG]



    خاطره هات ورق ورق بیاد بیادت



    [IMG]
    وقتی از تو میگذرم , انگار از خوابـــــــــــــــــــــــــ میپرم

    حس بودن تو هستـــــــــــــ ک , خـــــودم از یاد میبرم







    ب تو میرسم دوباره وقتی عاشقــــــــــــــــــی محاله

    وقتی دیگه , حتی چشمام بـــــــــی تو بارونی نداره



    [IMG]


    ب تو میرسم ستاره بگو ک میایی دوباره

    بگو ک گذشتن از تو دیگه فایده ای نداره


    [IMG]


    وقتی ردپای تو , سکوتـــــــــــ شب رو میشکنه

    وقتی از تو دور شدن , حس دوباره مُردنـــــــــِ


    [IMG]


    تو اگ بخوای میتونی پیش چشم من بمونی

    بگو ک جدایــــــــــــــی سخته , بگو بی من نمیتونی



    [IMG]
    شــَبـــ هــایـَمـ دَرد دارَنــــد وقتیـــ ...

    نمیدانَمـ کــُدامـ ..

    " لَــعنَتـے " ..

    چـِراغـِ اتـاقَتـــ را خـــاموشـ مـےکُــنَد ...!

    دیــگـَر تــَلـاشــ نـَڪטּ !

    آســودهـ پــاے غـُرورَتــ را ..

    از روے خـِـرخـِـرهـ ےِاحســاسَمـ بـَـردار...

    فـِڪر مےڪنَمـ دیگــَر تـَمامــ ڪَردِهـ استــ ...!!
    פــآلــآ ڪِـﮧ رَفـ ـٺـِـﮧ اے ..

    בلــَمـْـ بَــرآے ٺُـ ـو بـیشـٺـَـر اَز פֿــوבمـْـ مے سـوزَב ..

    فـِـڪـْـر مے کُــنے ..

    ڪَـسے اَنــْـ בآزه ے مـَــטּ בوســـٺـَٺـْـ פֿــوآهـَــב בاشـْــٺـْـ .. ؟

    اگــَر پَنج دَقیقه ـزودتـــَر بیدار مے شـُـدَمـ ..

    بــَند کــَفشمـ زودتــَر بَسته مے شــُد ..

    به جاے تاکسے دوّمـ ؛ تاکسے اوّل رـا سَـوار مے شـُدَمـ ..

    وَ کــَمے تــُندتـــَر رـاه میرَفتــَمـ ..

    صَندلے روبروے تو رـا دیگرے پُر نمے کــَرد وَ مَن بازهَمـ مے دیدَمَت ..!

    خـــُدا حساب ـهَمه جا رـا کــَرده بود !!!

    این دنده ـهآ ؛ جناغ ؛ قفسه ی سینه ...

    اگَر نبوُدند ؛ قلبَم بیروُن میپَرید !

    و توُ عاقبت میفَهمیدی ..

    این هَمه عشق ؛ از کُجا سَر چشمه میگیرَد ..!

    دروُنَم غوغاست ! سادِه می شِکَنم!

    با یک تَلَنگُر ِ کوچَک ...

    این گُونه نَبوُ دَم ...

    شــُدَم !

    بَعــضے حَـرفآرפּ مینویـسمـ نہ برآی اینڪہ בیگرآن بـפֿونـטּ פּ بگـטּ قَشنگـטּ...

    نہ... مینـפּیسمـ ڪہ פֿـفہ نشمـ .. !

    توکـــِ نِمیـدآنیــــے دِلتَنگــــے چــِ مَعنیـــےـ دآرَد ..!

    وَلیـــے مَنـ ..

    اینروزهــآ بـِ جُنونـ رِسیدهــ اَҐ ..

    وقتی چشمانم را روی هم می گذارم…

    خواب مرا نمی برد…

    تو را می آورد!!!

    از میان فرسنگ ها …

    فاصـــــــــــــــــــــــــــــــــــله
    بــــوســﮧ هاے بــﮧ لــــب نـرسیـב ـﮧ ..

    פـــرفـــاے نزב ـﮧ ..

    بـــغل هاے نشـב ـﮧ ..

    چقـבر بـבهـــکارҐ بــﮧ פֿـوבҐ. . .

    بَعضــےِ وَقتا دِلِت مــےِ خواد برےِ زیر بارون وداد بِزَنـــےِ وگِریِـﮧ کُنـــےِ ..

    وَلـــےِ هَمیشـﮧ ..

    موقِعِ ناراحَتـــےِ هات بارون نمیاد ..!

    چون اونَم تورو دوست نَدارِه ..

    بَد بَخت ..!!

    خوـــش بحالــــتـــ فاحــــــشه ...!

    از هـــــمــــان اولــــ میدانـــــی از تو چـــــه میخواهـــــند ...

    خوش بحالت که کسی تو را با حرف های عاشقانه خام نمیکند ...

    خوش بحالــتـــ که از همــــانــــ اولــــ میدانی آدم هاــی کنارتــــــ موقتی هستــــند ..

    و با طلوع خورشیدیــــــ ترکتــــــــ میکنند...

    خوش بحالت که هیچ وقتــــ انتظارشــــان را نمیکشیـــــ و میدانیـــــ شاید برای شبـــــ دیگرشان ..

    فاحشــــه ی دیگری را در آغوشـــــ داشته باشـــنـــد....

    من فاحشــــه نبودمــــــ ..

    هیچ کدوم از اــــین ها را همشــــ نمیدانســـــتم شاید برای همـــین است که حالا ..

    معشــــوق من هم در آغوشـــ تو میخواـــــبد!!!!

    میــــ خواستمــــ زندگیــــ کنمــــ، راهمــــ را بستنــــد ..

    ستایشــــ کردمــــ، گفتنــــد خرافاتــــ استــــ ..

    عاشقــــ شدمــــ، گفتند دروغــــ استــــ ..

    گریستمــــ .. گفتند بهانهــــ‌ استــــ ..

    خندیدمــــ، گفتند دیوانهــــ ‌استــــ ..

    دنیــــا را نگهــــ داریــــد ، میــــ خواهمــــ پیادهــــ شومــــ ..!

    خداونــــدا ..

    از بچگیــــ بهــــ منــــ آموختنــــد همهــــ را دوستــــ بــــدار ..

    حالــــ کهــــ بزرگــــ شدهــــ امــــ ..

    و ..

    کسیــــ را دوستــــ دارمــــ ..

    میــــ گویند:

    فراموششــــ کنــــ ..!

    I was lying on my bed ..

    My mind resist to think ..

    Anything else .., Except You and your love ..

    Suddenly a tear rolling down ..

    my *cheeks*…

    Its your projection ..

    I use to see every where ..

    **O My Love ..!**

    Never forget my love ...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا