آقای سعید حیدری
پسندها
768

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • زندگي زيباست

    شادي را هديه كن حتي به كساني كه آن را از تو گرفتند
    عشق بورز به آنهايي كه دلت را شكستند
    دعا كن براي آنهايي كه نفرينت كردند
    وبخند كه خدا هنوز آن بالا با توست;)
    اره ولی بعضی وقتا باید خطر کرد
    یه جور اثباته به خودت
    چن روز ژیش داشتم سواری میکردم ژیاده رو رو داشتن میکندن تصمیم گرفتم از روی بلوکهای کنارش بپرم خدا خیلی رحم کرد میدونی دیوانگی محض بود واسه منه اماتور
    مشغغولیم دیگه ولی برنامه دوچرخه سواری صبحهام سرجاشه
    البته الان مشکلم حل شد.همین پیش پای شما.
    نمیدونم چند روز پیش دستم به چی خورده بود که زوم باشگاه بزرگ شده بود.فقط هم باشگاه اینطوری شده بود.
    داشتم دیوونه میشدم.هیچکی نمیتونست حلش کنه.آخرش به یکی از این مدیرا فرستادم اون راهنماییم کرد الان درست شد.
    حالا البته فکر کنم ریزتر از سابق شده.اما بازم خدا رو شکر.
    خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا
    زمانیکه هراس مرگ میدزدد سکوتت را
    یکی همچون نسیم دشت میگوید
    کنارت هستم ای تنها…….
    پسر بچه ای وارد بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست .پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد . پسر بچه پرسید :"یک بستنی میوه ای چند است؟"پیشخدمت پاسخ داد :"50 سنت ".پسر بچه دستش را در جیبش برد و شروع به شمردن کرد. بعد پرسید :"یک بستنی ساده چند است؟"

    در همین حال ،تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند و پیشخدمت با اعصبانیت پاسخ داد :"35 سنت"

    پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت "لطفا یک بستنی ساده"

    پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به صندق پرداخت و رفت.وقتی پیشخدمت بازگشت از آنچه دید شوکه شد . آنجا در کنار ظرف خالی بستنی ، 2سکه 5سنتی و 5سکه 1سنتی گذاشته شده بود برای انعام پیشخدمت!!!!!!!!
    آرامش چیست؟
    نگاه به گذشته و شکر خدا
    نگاه به آینده و اعتماد به خدا
    نگاه به اطراف و جستجوی خدا
    نگاه به درون و دیدن خدا.
    لحظه هایت سرشار از حس خدا:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا