❤دلمـ گریه میخواهد ولے با غم خیره نگاهمـ میڪند مادر
یڪ فڪر : پیاز ها رو برایت ریز کنمـ؟
یڪ بهانه : آخ!مامان چرا پیاز اشڪ آدمـ ٍ و در میاره؟
یڪ اعتراف : اینجوری راحت میشه برای سختیا و تنهاییا و دلتنگیام گریه کنم
جوری که مامانم متوجه اشکام نشه
ولی آخر وقتی نگاهش میکنم اشک تو چشماش حلقه میزنه
و با چشمایی معصوم وصدایی بغض آلود میگه: دروغ نگو
بچه ها نمیتونن هیچی رو از مادرشون پنهون کنن ...❤