به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است ؛
حرف هایم مثل یک تکه چمن روشن بود ؛
من به آنان گفتم :
آفتابی لب درگاه شماست
که اگر در بگشایید
به رفتار شما می تابد
و به آنان گفتم :
سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز ،
زیوری نیست به اندام کلنگ ...