• salam.bacheha ke nemidonam yani fekr nemikonam .................................vali khodam aslan nemikhonam....:D
    نه بابا ترس کجا بود دادا......واس خنده گفتم...استادش کوچولوئه:d:d:d

    :w14::w14::w14::w14:
    موفق باشی...........................
    هيچي
    يه چيزيه كه باهاش مو شونه ميكنن!:D
    من مخ تيليت ميكنم؟اصن مگه من صدام در مياد اخه؟
    از دست شما پسرا!حرف نميزنيم ميگين چته؟چرا سايلنتي؟ حرف ميزنيم ميگين چقد مخ تيليت ميكني! (دوست پسرم ميگه مخشو تيليت كردم!:()
    اخه بعضيا حساسن ميترسن ببري ديگه نياري نميدن گفتم كه هول نكني
    به خودت بخند>:(
    هم دانشگاهيه بدي شديا:(
    نخند مسواك گرون ميشه:D
    سلام
    ممنونم دوست گرامی...

    تو نطفه بودی خون شدی آنگه چنین موزون شدی///پیش من آی آدمی تا زینت موزون تر کنم
    راستي جبرانيشم اون مورد اولشو نبودم سركلاس_خودم كلاس ديگه اي داشتم
    اونم بياري ممنون ميشم_مرسي
    همونجا كپي ميگيرم ميدم بهت
    باید با ناخدا ویکی صحبت کنم
    ممنون ایشاالله شما هم به اهدافتون برسید
    جریانش مفصله
    ما یه گروهیم (مجازی)که یه کشتی داریم بعد من انجا سمت سر اشپز رو دارم
    ولی واقعی دوست دارم یه رستوران بزنم
    :D من از این نمکا خوشم نمیاد من کاکائو رو ب همه چی ترجیح میدم راستی میگن بچه هم نمک زندگیه ...... اونم قاطی بقیه نمکا

    بازی
    پلان اول
    سه، دو، یک،
    بازي شروع شد
    سپید تو ، سیاه من
    نگاه تو ، گناه من
    می آیی، میخندی
    و میبندی مرا در محدوده خودم
    پلان دوم
    با نگاه اول تو
    وزیر آسمانی شکست خورد
    رخ من مبهوت شد
    نگاه دوم، چشهایت را میبندی
    و صفحه سیاه و سفید به من میخندند
    پلان آخر
    با نگاه سوم در یک آن
    با یک چشمک
    من شدم مات،
    کات ...
    اینم کیک
    سلام خانم دکتر, شما هم بیای حتما رای بدی
    ترجیحا و تلویحا معماری:D
    سلام دوسی
    بیا اینجا عمران شما که شانس نداره ,بیا به معماری رای بده که حیاتیه
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/369100-بیشترین-فعالیت-علمی-حضور-و-صمیمیت-در-باشگاه-رو-بچه-های-کدوم-رشته-دارند؟
    چرا خوب نی؟

    دوست..

    روی جلد یک کتاب نوشته ای دیدم که خیلی من رو جذب خودش کرد. من اون طرف رو ندیده بودم ولی به آدرسی که زیر نوشته داده بود نامه میدادم و اون هم برای من نامه میداد تا قرار شد همدیگه رو ببینیم. در محل قرار دختری بسیار زیبا از کنار من گذشت و پیرزنی با همان مشخصه نامه پیش من آمد. من که مجذوب شخصیت او شده بودم بدون توجه به او پیشش رفتم و شاخه گلی به او دادم او در جواب من گفت همان دختر زیبا که از کنارت رد شد گفت که اگر شاخه گل را به من دادی بگویم که در رستوران آنطرف خیابان منتظرت است

    خوشال میشیم تو تاپیک شرکت کنین
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا