هيچي
يه چيزيه كه باهاش مو شونه ميكنن!
من مخ تيليت ميكنم؟اصن مگه من صدام در مياد اخه؟
از دست شما پسرا!حرف نميزنيم ميگين چته؟چرا سايلنتي؟ حرف ميزنيم ميگين چقد مخ تيليت ميكني! (دوست پسرم ميگه مخشو تيليت كردم!)
من از این نمکا خوشم نمیاد من کاکائو رو ب همه چی ترجیح میدم راستی میگن بچه هم نمک زندگیه ...... اونم قاطی بقیه نمکا
بازی
پلان اول
سه، دو، یک،
بازي شروع شد
سپید تو ، سیاه من
نگاه تو ، گناه من
می آیی، میخندی
و میبندی مرا در محدوده خودم
پلان دوم
با نگاه اول تو
وزیر آسمانی شکست خورد
رخ من مبهوت شد
نگاه دوم، چشهایت را میبندی
و صفحه سیاه و سفید به من میخندند
پلان آخر
با نگاه سوم در یک آن
با یک چشمک
من شدم مات،
کات ...
اینم کیک
روی جلد یک کتاب نوشته ای دیدم که خیلی من رو جذب خودش کرد. من اون طرف رو ندیده بودم ولی به آدرسی که زیر نوشته داده بود نامه میدادم و اون هم برای من نامه میداد تا قرار شد همدیگه رو ببینیم. در محل قرار دختری بسیار زیبا از کنار من گذشت و پیرزنی با همان مشخصه نامه پیش من آمد. من که مجذوب شخصیت او شده بودم بدون توجه به او پیشش رفتم و شاخه گلی به او دادم او در جواب من گفت همان دختر زیبا که از کنارت رد شد گفت که اگر شاخه گل را به من دادی بگویم که در رستوران آنطرف خیابان منتظرت است