narges224
پسندها
880

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • وقتي دلم به درد مياد و کسي نيست به حرفهايم گوش کند،

    وقتي تمام غمهاي عالم در دلم نشسته است،

    وقتي احساس مي کنم دردمند ترين انسان عالمم... وقتي تمام عزيزانم با من غريبه مي شوند...

    و کسي نيست که حرمت اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند... وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...

    بي اختيار از کنار آنهايي که دوسشان دارم.. بي تفاوت مي گذرد...
    ایـــن روزهــــــــا در مــــن حالــــــــتِ فــــوق العــــاده اعــــــلام شــــــده است ... بیـــــــش از حــــد مجــــاز دلــــــــم برایــــــت تنــــــگ شده...........
    ...
    مَست از تــــو مـے رَقـصـم تـا سَرگیــجــہ تـا تـار شـدن اتـاق تـا سیـاه تـر شـدن چَـشـمـم تـا نَـبـیـنـم نـبـودن بـے دَلـیـلـت را . . .
    نگران خودمم که چه جوری بی تو بمونم دوری و ندیدن تو کار من نیست نمی تونم ...
    دلتنگم... دلتنگ...!!!!!!


    دلتنگم برای همه ی لحظه های با تو بودن...

    همه ی لحظه های با تو نفس کشیدن...

    دلتنگم برای شنیدن دوباره ارامشی که در وجودم تزریق می کردی...

    دلتنگم برای شنیدن صدای مهربانت که آرام جانم بود ...

    دلتنگم برای اون غم هایی که پشت خنده ها مون پنهونش می کردیم...
    یک روز دیگر هم تمام شد...

    فردا هم روز دیگری آغاز خواهد شد...

    و من در این اندیشه ام که :

    چرا دنیا بی تو ...

    هنوز دنیاست ... !!!!!!!!
    عشق من !

    نبودنت را ، تــــــاب می آورم

    رفتنت را ، تحمـــــّل میکنم ......


    فراموش شدنم را ، بــــاور میکنم...

    امــــــا......

    فــــــراموش کردنــــــت...دیگر...کـــــارِ مــــــن

    نــــــیست ....!!!
    بازهم دلتنگم!!!

    دلتنگ تمام لحظاتی که درکنار تو میگذرد...
    تو همیشه در کنارمنی...

    یاد تو ...

    نام تو...

    و

    خاطرات تو...

    همیشه با من است !!!
    شبگردی میکنم...
    اما صدای نفس هایت را ازپشت هیچ پنجره ودیواری نمیشنوم ...

    آسوده بخواب نازنینم شهر در امن وامان است...
    تنها خانه ی من است که درآتش مبسوزد...
    و من هنوز عاشقم...
    آنقدر که می توانم هر شب بدون آنکه خوابم بگیرد...
    از اول تا آخر سردی حرفهایت رابشمارم و دست آخر...
    همه را فراموش کنم...


    آنقدر که می توانم...
    اسمت را روی تمام آبهای دنیا بنویسم...
    و باز هم جا کم بیا ورم...


    آنقدر که می توانم...
    شب ها طوری به یادت گریه کنم که خدا جایم را با آسمان عوض کند!


    و من هنوز عاشقم...
    آنقدر که میتوانم چشم هایم را ببندم...
    و خیال کنم:

    هنوز هم دوستم داری به مانند روزهای گذشته!
    هر آهنگی که گوش میدهم
    به هر زبانی که باشد
    بغضم را میشکند ...
    نمی دانم
    بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است ...
    حماقت چیست…؟
    این که من…
    تو را…
    با تمام بدیهایی که در حقم میکنی…!!
    هنوز…
    دوست دارم
    قول داده ام...

    گاهـــــــی

    هر از گاهـــــی

    فانـــــوس یادت را

    میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم

    خیالت راحــــــت! من همان منـــــم؛

    هنوز هم در این شبهای بی خواب و بی خاطـــــره

    میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم

    اما به هیچ ستاره‌ی دیگری سلام نخواهــــــم کرد
    چجوری شد، نمیدونم که عشق افتاده به جونم

    خودت خونسردی اما من نه اینطوری نمیتونم

    دارم حس میکنم هرروز به تو وابسته تر میشم

    تو انگاری حواست نیست دارم دیوونه تر میشم



    یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم

    به حالم اعتباری نیست تو که خوبی منم خوبم

    یه حالی دارم این روزا نه آرومم نه آشوبم

    به حالم اعتباری نیست تو که خوبی منم خوبم



    بگو با من چیکار کردی که اینجور درب و داغونم

    نه گریونم نه خندونم مثل موهات پریشونم

    من از فکر و خیال تو همش سردرد میگیرم

    سرت و با خودم با تو با یه دنیا درگیرم
    می دانی..؟
    آدم های ِ ساده..
    ساده ها هم عاشق می شوند..
    ساده صبوری می کنند..
    ساده عشق می وَرزَند..
    ساده می مانند..
    اما سَخت دِل می کنند....
    کلّ دنیــــا را هم که داشته باشی

    باز هم دلت میخواهد ، بعضی وقتها فقـــــــــط بعضی وقتها

    اصـلاً برای یک لحظه هم که شده،

    همه ی دنیای یک "نفـــــــــر" باشی
    حـــالم گرفتـه از این شــهر

    کــه آدم هایـش همچــون هوایش ناپایدارنــد..

    گــاه آنقـــدر پــاک کــه باورتــــ نمی شود

    گـاه آنقــدر آلــوده که نفســت می گیـــرد .
    نمی خواهم بجز من دوست دار دیگری باشی
    نمی خواهم برای لحظه ای حتی به فکر دیگری باشی
    نمی خواهم صفای خنده ات را دیگری بیند
    نمی خواهم کسی نامش به لبهای تو بنشیند
    نمی خواهم به غیرازمن بگیرد دست تودستی
    نمی خواهم کسی یارت شود در راه این هست
    تمام شهر را ویرانه خواهم کرد، و با تو آشنای من، تمام شهر را بیگانه خواهم کرد.
    و من یک روز، یک روز نه چندان دور، کتاب ماجرایم با تو را افسانه خواهم کرد. ببین زیبا، ببین شمع بلند دور دست قله ی برفی، خودم را تا که دنیا هست پیش پای تو پروانه خواهم کرد.
    ببخش، اما نمی دانم چرا این بار من، خواهی نخواهی در دل تو خانه خواهم کرد.
    برای فتح این قله، زمانی ترک شهرو مردم و کاشانه خواهم کرد.
    و موهای بلند بید مجنون نگاهت را شبیه یک نسيم اول دی، شانه خواهم کرد.
    و من از دست خود، از دست عشق تو، تمام اهل این دنیا و شاید این اهل این ویرانه را دیوانه خواهم کرد.
    ببین زیبا، صدایت می کنم حالا همین حالا، قسم خوردم که نامم را کنار نام تو تا انتهای کهکشان راه شیری نیز خواهم برد.
    وزآن دور دست نقطه ی نزدیک، تمام سطر سطر عشق هایم را به تو افسانه خواهم کرد.
    تو را بین تمام نور چشمی های این خورشد زرد سرکش مغرور، یکی یک دانه خواهم کرد.
    بیبن زیبا هزاران بار دیگر باز می گویم، ترا با عشق خود، با دست خود، با قلب سرشار از جنون خود شبی افسانه خواهم کرد.
    چه قدر تلخ شده ای !!!
    آنقدر که حتی وقتی صدایت را می شنوم احساس می کنم دیگر دلم برایت نمی لرزد
    داور قلبم نه سوت دارد نه کارت قرمز ، راحت باش ، تا دلت میخواهد خطا کن .
    خدایا
    در انجماد نگاه های سرد این مردم ، دلم برای جهنمت تنگ شده است !
    نه نرو ، صبر کن ، قرارمان این نبود ، باید سکه بیاندازیم

    اگر شیر آمد تردید نکن که دوستت دارم

    اگر خط آمد مطمئن باش که دوستت دارم

    صبر کن سکه بیاندازیم ، اگر دوستت نداشتم آن وقت برو . . .
    * هیچ چیزی وجود ندارد که شما از اون بی اطلاع باشین .. فقط فراموش کردین که اون در کجای ذهنتون هست
    * هر چیزی در این دنیا دارای فرکانس مختص به خود است .. پس اگر میخوای کسی یا چیزی رو در گیر خودت کنی کافی هست رو خط فرکانسی اون باشی
    * وقتی تونستی با عقلت چیزی رو تجسم کنی و با احساست , در روح خودت شور و شوق همراه با لذت (عشق) رسیدن به اون رو بیافرینی اونوقت تازه .. آره اونوقت تازه میتونی در هستی , حرف از وجود بزنی
    * کاش ساده باشم
    خدایا شاهد تنهاییم باش

    بین غم ها تنها ناجی ام باش

    پر پرواز من دیریست بسته

    تو بگشا و در آزادیم باش

    اسیر موج های تند خشمم

    تو آرام دل دریاییم باش

    دل خسته خریداری نداره

    تو خواهان صفای ذاتی ام باش

    در این آشفته بازار محبت

    تو تنها شاهد ارزانیم باش
    حالا که تمام راه را امده ام

    حالا که تا تو هیچ نمانده

    چقدر دیر یادش امده خدا

    که ماقسمت هم

    نیستیم.............
    یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن…
    هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم..
    وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده,
    راهشون رو کج میکنن از یه طرف دیگه میرن که اون نپره…

    همینایی که تو سرما اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون…
    آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش میگیرن تا از ***
    اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن
    اینایی که همیشه میخندن
    اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن
    همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن
    اینا فرشتن …
    تو رو خدا اگه باهاشون میرید تو رابطه, اذیتشون نکنین …
    تنهاشون نزارین ؛ داغون میشن …
    سلام
    :gol:شروع جزء27 قرآن کریم.......تاپیک قرائت هفتگی باشگاه مهندسان:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا