s1m5j8
پسندها
3,961

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام!!

    ممنون از توجه و تذکرت ...

    اما امکانش ویرایشش نبود !!!:(:gol:
    ﻭﻗﺘﻲ 5 ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ آﻻﺭﻡ ﻣﻮﺑﺎﻳﻞ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻣﻲ ﺷﻢ ﻭ آﻻﺭﻡ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ
    ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ ﺑﻤﺐ ﺧﻨﺜﻲ ﻛﺮﺩﻡ:دی
    سلام
    چرا، اتفاقا امروز اومده بودم براي يه گشت و گذار بيشتر
    راستش،‌بحث روي زندگي ايشون و روايات مربوطه كار آسوني نيست، منم نميخوام كاري انجام بدم كه بعدا دوباره كاري باشه يا در شان ايشون نباشه
    ان شاءاله تا شب چند پست اول رو هم تو فاطميه 4 و هم فاطميه 5 ميذارم
    ممنون كه پيگير هستيد
    امضا هم خوب شده، حالا منم امضا رو يه كاري بايد بكنم
    التماس دعا
    ياحق
    سلام حسن جان،خوبي؟
    امضات كه خوب شده
    اما در مورد تاپيك خودت كه شاهد بودي بحث به كجا كشيد در مورد پاك كردنش هم دليلم اينه كه با اين تاپيك ارزش اون مرحوم بالا نميره فقط عده اي حتي ممكنه فحش هم بدهند!
    اگه شهيد بودند كه نزد خدا با حرف بنده خدا نه ارزش اونها بالا ميره نه پايين مياد اگرهم نبودند كه بازم با شهيد شهيد كردن كسي شهيد محسوب نميشه!!
    كلا هم با عنوان تالار هم سنخيتي نداشت هم اگه قرار باشه در مورد هر فرد خوبي كه از دنيا ميره تاپيك بزنيم علاوه بر لوث شدن مقام شهداي شامخ جنگ خود من هم ميتونم اينقدر تاپيك بزنم كه اصلا شهداي دفاع مقدس ديگه تو چشم هم نباشند!!
    يا علي:gol:
    سلام
    چرا.
    ممنون از این که تذکر دادید.
    درستش کردم.
    متشکرم
    موفق باشید:gol:
    پس باید عـــالی باشین

    خوشا شیراز و وصف بی مثالش....

    شیراز،بارون،بهار؛شعر...حسابی خوش می گذره ها!

    راستی بارون میاد واسه مام دعا کنید لطفا...
    سلام
    عرض ادب متقابل

    ممنون ..:)

    شما چطورین؟اوضاع بر وفق مرادست؟
    گفتم : خدایا از همه دلگیرم . گفت : حتی از من؟

    گفتم : دلم را ربودند . گفت : بیش از من ؟

    گفتم : چقدر دوری؟ گفت :

    تو یا من ؟

    گفتم تنها ترینم . گفت : تنها تر از من ؟؟

    گفتم : خدایا

    کمک خواستم . گفت : از غیر از من ؟

    گفتم : دوستت دارم . گفت : بیشتر از من؟؟؟
    عاقبت روزی پایان خویش خواهم بود ...

    تا شاید ... شاید ... کسی ارج نهد پایانم را ...

    بودنم مرهم هیچ کس نبود ...

    که نفس نفس زدن هایش در گرو بودن من بود ... شاید !

    خط می زنم روزی هرآنچه تا امروز رسم شد از بستر افکارم ...

    پرت می کنم ذهنم را گوشه ای خاکی و دور ،

    طرد می کنم تمام کبوترهای جلد این حوالی را ...

    تنها می شوم با مشتی خاطرات ...

    آرام گیرد شاید دفتر خط خطی هایم ... شاید !

    عاقبت سه نقطه هایم یکی یکی می میرند ...

    نقطه ی پایان می گذارم انتهای سطر آغازم !

    خاک می خورد روزی شمعدانی های شب هایم ...

    آرام می گیرد نیمه شب های بیدارم ... شاید !
    هر وقت بصیرت شما رو پیدا کردم بر میگردم...............
    مشکل من اینه که ..........
    هیچی
    شب خوش
    یاعلی
    میفهمم چی میگین ...............
    ولی اشکال نداره

    اتفاقیه که افتاده ، من که دیگه توی اون تالار فعالیت نمیکنم ،
    ان شاءالله خدا از سر تقصیراتم بگذره با شفاعت شهدا
    پس برای اونا هم مفهومش کنید ، دلیل منطقی بیارین.
    نه این که تاپیک رو حذف کنید ، پس اینجا من شونه خالی نکردم ، شما شونه خالی کردین
    من که قانع نشدم ؛ چون شهدای جنگ و الان و هسته ای برای من تفاوتی ندارن.........
    همه شون برای من حکم شهید دارن.............


    [IMG]



    [IMG]
    [IMG]
    دلیل منطقی برای بستن اون وجود نداشته.
    با این کارتون یعنی این که حجت جز شهدا نبوده
    انتقاد پذیر باشم...........
    این که برای یه شهید تاپیک زدم ، بده؟؟؟
    اگه از نظر شما بده ، باشه ، خیالی نیست.

    این که شما به خاطر داشتن مسند قدرت اون تاپیکو حذف کردین این انصافه؟؟؟؟؟؟

    ان شاءالله که موفق باشین
    خدانگهدار
    سلام اخوی...
    ممنون،شما خوبی؟
    ارادت داریم از نوع ویژه....
    بابت زحمتی که به شما دادم شرمنده
    بابت لطفتون ممنونم
    موفق و سربلند باشید
    درپناه خدا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا