جبران
من هر روز تغییر میکنم
اگر توانسته باشم درقلب یک انسان
پنجرهی جدیدی را به سوی او باز کرده باشم
زندگانی من پوچ نبوده است.
زندگانی تنها چیزی است که اهمیت دارد
نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی.
تنفر همان قدر خوب است که عشق
و دشمن همان قدر خوب است که دوست.
برای خودت زندگی کن
زندگانی را آن سان که خود میخواهی زندگی کن.
و از این رهگذر است که تو
باوفاترین دوست انسان خواهی بود.
من هر روز تغییر می کنم
و در هشتاد سالگی هم همچنان تجربه میآموزم
و تغییر می کنم.
کارهایی را که به انجام رساندهام
دیگر به من ربطی ندارد
دیگر گذشته است.
من برای زندگی هنوز نقدینههای بسیاری در اختیار دارم.