شهریور:یه    شب كه داری با موتورت میری خیابون گردی تو یك  خیابون تاریك میبینی یك    ماشین با شدت به یك دختره می زنه و فرار می كنی .  سریع مثل قهرمانان فیلمای    هندی میپری دختره رو بغل می كنی و می بری به  بیمارستان و خلاصه نجاتش می    دی اما دختره به كما رفته و پلیسا هم فكر می  كنن تو باهاش تصادف كردی و    میگیرن زندانت می كنن . بعد از 3 ماه دختره  بهوش میاد و میگه تو چه  فداكاری   كردی و پدر و مادرش میان تو رو آزاد می  كنن . بابای دختره یك  كارخونه دار   میلیاردره و میگه پسرم خیلی ازت خوشم  میاد و دوست دارم  دومادم بشی و  خلاصه  دوماد میشی و تا آخر عمر فقط می  خوری و می خوبی و سفر  خارج میری.
منبع:
فال ازدواج پسران مجرد !!! بدو بیا!!!