دو قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر....
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم
همه ارزانی تان!
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر....
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم
همه ارزانی تان!
!
ها همه اونارو ول کردم گفتم یه کمکی در راه رضای خدا به این پیرزنه کرده باشم.راستی از کجا فهمیدی پیرزنه؟تو که هنو صورتشو ندیدی؟!!!!