vishtaspe Feb 14, 2012 تو دانشگامونه؟رشتش چیه؟ خودم نمیشناسم بخوای برات میپرسم جیگر معادلاتو دیدم امروز
vishtaspe Feb 13, 2012 هیچی بابا اونام آدم نیستن............. عصری آز اندازه دارم تو کیا هستی هی من جاتو خالی میکنم امروز نبودی همه بودیم کلی خندیدیم
هیچی بابا اونام آدم نیستن............. عصری آز اندازه دارم تو کیا هستی هی من جاتو خالی میکنم امروز نبودی همه بودیم کلی خندیدیم
شهرام 59 Feb 12, 2012 دیوونه ای ها اخه اندیشه کجاش سخته؟ تمام عمومی هامو بالای 18 گرفتم. اندیشه ها معمولا تستیه دوو سه روز بذاری واسش تمومه تشریحی باشه یکم کار می بره ولی سخت نیست. البته نمی دونم شاید حفظیاتت خوب نباشه ولی خوب وقتی اومدی مهندسی شیمی باید خودتو تو درسای حفظی هم قوی کنی. سعی کن عمومی ها رو بالا پاس کنی واسه معدلت.
دیوونه ای ها اخه اندیشه کجاش سخته؟ تمام عمومی هامو بالای 18 گرفتم. اندیشه ها معمولا تستیه دوو سه روز بذاری واسش تمومه تشریحی باشه یکم کار می بره ولی سخت نیست. البته نمی دونم شاید حفظیاتت خوب نباشه ولی خوب وقتی اومدی مهندسی شیمی باید خودتو تو درسای حفظی هم قوی کنی. سعی کن عمومی ها رو بالا پاس کنی واسه معدلت.
شهرام 59 Feb 12, 2012 سلام خوب بشه مگه 4 واحد عمومی چیه؟ تازه اشنایی با قران سخت نیست اگه تو یه ساعت نیستن می تونی با هم برداری گرچه من میگم 4 واحد عموی رو بردار تا 19 واحدی شی.
سلام خوب بشه مگه 4 واحد عمومی چیه؟ تازه اشنایی با قران سخت نیست اگه تو یه ساعت نیستن می تونی با هم برداری گرچه من میگم 4 واحد عموی رو بردار تا 19 واحدی شی.
3ctor Feb 12, 2012 راز دل با كس نگفتم ، چون ندارم محرمي ،هر كه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ، راز دل با آب گفتم تا نگويد با كسي، عاقبت ورد زبان ماهي دريا شدم
راز دل با كس نگفتم ، چون ندارم محرمي ،هر كه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ، راز دل با آب گفتم تا نگويد با كسي، عاقبت ورد زبان ماهي دريا شدم
bera Feb 10, 2012 گفتم تو چرا دور تر از خواب و سرابی گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی اما تو نقابی فریاد کشیدم تو کجایی تو کجایی گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش هر منزل این راه بیابان هلاک است هر چشمه سرابی است که بر سینه خاک است در سایه هر سنگ اگر گل به زمین است نقش تن ماری است که در خواب کمین است در هر قدمت خار هر شاخه سر دار در هر نفس آزار هر ثانیه صد بار گفتم که عطش می کشدم در تب صحرا گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا گفتم که نشانم بده گر چمشه ای انجا ست گفتی چو شدی تشنه ترین قلب تو دریاست گفتم که در این راه کو نقطه ی آغاز گفتی که تویی تو خود پاسخ این راز
گفتم تو چرا دور تر از خواب و سرابی گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی اما تو نقابی فریاد کشیدم تو کجایی تو کجایی گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش هر منزل این راه بیابان هلاک است هر چشمه سرابی است که بر سینه خاک است در سایه هر سنگ اگر گل به زمین است نقش تن ماری است که در خواب کمین است در هر قدمت خار هر شاخه سر دار در هر نفس آزار هر ثانیه صد بار گفتم که عطش می کشدم در تب صحرا گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا گفتم که نشانم بده گر چمشه ای انجا ست گفتی چو شدی تشنه ترین قلب تو دریاست گفتم که در این راه کو نقطه ی آغاز گفتی که تویی تو خود پاسخ این راز