اگه یه روز حس کردی نبودن یه نفر بهتر از بودنشه،
چشماتو ببند و به نبودنش فک کن
اگه گونه هات خیس شد،
بدون که داری به خودت دروغ میگی...
اخرین حرفت هم میدونم بخاطر خودم بود
دوست دارم ...
عادتم شده تنها بمونم
ب یاد تو شب رو بگذرونم
عادتم شده بی تو , گلایه
از خداب صد گوشه کنایه
عادتم شده اسمتو گفتن
با نام تو شبها نخفتن
عادتم شده ترسو پریدن
طعم مرگ از غصه چشیدن
عادتم شده بی تو بمیرم.....
دارم از تو دور میشم
داره تنها میشه قلبم
میدونم نبودن تو
جونمو میگیره کم کم
چیزی از تنم نمونده
بعد دل شکستن تو
یه اتاق ساکت و سرد
من و فکر رفتن تو
من و فکر رفتن تو
دوست دارم
دوست دارم هنوز عشق منی
میدونم منو از یاد میبری
بهونه نفس کشیدنم تویی
دوست دارم
تو قلب من
فقط تویی
قدیمی
با چشمهایم تجربه های غلیظ تاریکی
ای قدیمی ، ای از اول ، ای همیشه تازه از تو
جانشین سطر خالی ، واژه نهایی و نو
شاعر شب سوزی من ! فاعل فعل رسیدن
جمله ی :<< من با تو هستم ، تا رسیدن ، تا پریدن!>>
گر گر گرمای با تو ، شعله شعله سوز و سایه
سوژه ، واژه ، عطف رویا ،روشن ایه به ایه !
نیاز این شبی که باز بتونه افتابی بشه
به جز تو کی نفس داره یه حنجره داد بکشه !
لب نفس داره همیشه ! غلظت چشمان تو شب!
سر زده از سمت رویا ، مست هر جام لبالب!
سوژه سوژه تا نوشتن ، خط به خط از تو سرودن
ای نمایش نامه شعر << با تو بودن یا نبودن>>
اخرین دست از تبار دست های رو به رویا
روسری پوش ستاره ، ای زن بی ما و اما !
نیاز این شبیی که باز بتونه افتابی بشه
به جز تو کی نفس داره یه حنجره داد بکشه !
اره دیوانه ام
دیوانه یاسین
اگر یک ادم توی دنیا باشه که بوی از ادمیت برده همین یاسین جانه
تو چی میدونی از یاسین هان!!!!!!!!
وقتی که دکتری منو جواب کردن تنها کسی که بهم امید داد همین یاسین بود
این یک نمونه کاره کوچیکشه
یاسین تنها کسی بود که زندگی منو متحول کرد
زود قضاوت نکن
اون بهترین انسانه
که من به انسان بودنش شک داشتم میگفتم اون فرشتس الانم براش ارزو موفقیت تو همه مراحل زندگیشو دارم...