با همه بی سر و سامانیم باز به دنبال پریشانیم
طاقت فرسودگیم هیچ نیست
در پی ویران شدن آنیم
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه طوفانیم
دل خوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانیم
امده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیم
ماهی برگشته ز دریا منم
تا تو بگیری و بمی رانیم
خوب ترین حادثه می دانمت
خوب ترین حادثه می دانیم