pari ko0cho0lo0
پسندها
377

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ای سرنوشتءاز تو کجا می توان گریخت؟من راه اشیان خود از یاد برده ام یک دم مرا به گوشه راحت رها مکن با من تلاش کن که بدانم نمرده ام!
    ساحل دور افتاده گفت گرچه بسی زیستم
    هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم
    موج زخود رفته ای تیز خرامید وگفت
    هستم اگر میروم گر نروم نیستم

    تقدیم به تو که آیینه صداقتی
    آنچه میخواهیم نیستیم و آنچه هستیم نمیخواهیم ٬ آنچه دوست داریم نداریم و آنچه داریم دوست نداریم ٬ و عجیب است هنوز امیدوار به فردائی روشن هستیم ساعتها را بگذارید بخوابند . بیهوده زیستن را نیازی به شمردن نیست.
    دکتر شریعتی
    خیلیییییی متشکرم /
    دست شما درد نکنه /
    امیدوارم دوست خوبی باشم /:redface:
    باید از بهترین دوست ترسید
    چونکه هیچ کس روح تورا انقدر عريان ندیده است که جای دقیق زخم ها را
    بداند.....!
    به نظر من آدمها دو دسته هستن:


    یا از من پولدارترن که بهشون میگم مال مردم خور و ...
    یا بی پول ترن که بهشون میگم گشنه گدا و ...

    یا بهتر از من کار میکنن که بهشون میگم خرحمال و ...
    یا کمتر کار میکنن که بهشون میگم تنبل و ...

    یا از من سرسخت ترن که بهشون میگم کله خر و ...
    یا بی خیال ترن که بهشون میگم ببو و ...

    یا از من هوشیارترن که بهشون میگم پرافاده و ...
    یا ساده ترن که بهشون میگم هالــو و ...

    یا از من شجاع ترن که بهشون میگم بی کله و ...
    یا از من محتاط ترن که بهشون میگم بی عرضه و ...

    یا از من دست و دل باز ترن که بهشون میگم ولخرج و ...
    یا اهل حساب و کتابن که بهشون میگم خسيس و ...

    یا از من بزرگترن که بهشون میگم گنده بگ و ...
    یا کوچیکترن که بهشون میگم فسقلی و ...

    یا از من مردم دار ترن که بهشون میگم بوقلمون صفت و ...
    یا رو راست ترن که بهشون میگم احمق
    مرسیییییییییییییی

    امرو بعده 6 روز برگشتم....
    eeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee!!!!!!!!!chera???????????????????kheili narahat shodam
    chashm golam hatman doa mikonam
    ba un ostad oghdei terme pish k nadashtish?!:cry:
    این بار هم نشد كه ببرم كمند را
    و ز پای عشق بگسلم این قید و بند را
    این بار هم نشد كه به آتش در افكنم
    با شعله ای ز چشم تو هر چون و چند را
    این بار هم نشد كه كنم خاك راه عشق
    در مفدم تو ،‌منطق اندیشمند را
    این بار هم نشد كه ز كنج دهان تو
    یغما كنم به بوسه ای آن نوشخند را
    تا كی زنم دوباره به گرداب دیگری
    در چشم های تو دل مشكل پسند را ؟
    پروایم از گزند تعلق مده كه من
    همواره دوست داشته ام این گزند را
    من با تو از بلندی و پستی گذشته ام
    كوتاه گیر قصه ی پست و باند را
    سلام خوبي؟ مياين ميرين اصلانم نميگيد بابا يه روزي يه سايرسي هم وجود داشت اصلا حالي ازش بپرسيم بينم زندس مرده خوب باشه ما كه بخيل نيستيم :(هر جور كه راحتين من خودم از همون اول ميدونستم هيچكككككككككككككي منو دوس نداله هيشكييييييييييييييييي:D
    گر چشم بامداد به خورشید روشن است
    ما را دل از خیال تو جاوید روشن است
    آوارگی است طالع ما روشنان عشق
    وین مدعا ز گردش خورشید روشن است
    در این شبی که روزنه ها تیرگی گرفت
    ما را هنوز دیده امّید روشن است
    در قلب من دریچه به خورشیدها تویی
    وقتی که شب ز روزنِ ناهید روشن است
    فرجام هر چراغی و شمعی ست خامشی
    عشق است و بزمِ عشق که جاوید روشن است
    نهنگی بچه خودرا چه خوب گفت
    به دین ما حرام آمد کرانه
    به دریا زن وبا مجش در آمیز
    همه دریاست ما را آشیانه
    تودر دریا نه ای او در بر توست
    به طوفان در فتادن جوهر توست
    چو یک دم از طلا تم باز ایستی
    همان دریای تو غارت گر توست
    تانگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
    سپاس و شکر خدا را که بندها بگشاد

    میان به شکر چو بستیم بند ما بگشاد


    به جان رسید فلک از دعا و ناله من

    فلک دهان خود اندر ره دعا بگشاد


    ز بس که سینه ما سوخت در وفا جستن

    ز شرم ما عرق از صورت وفا بگشاد


    ادیم روی سهیلیم هر کجا بنمود

    غلام چشمه عشقیم هر کجا بگشاد


    پس دریچه دل صد در نهانی بود

    که بسته بود خدا بنده خدا بگشاد


    در این سرا که دو قندیل ماه و خورشیدست

    خدا ز جانب دل روزن سرا بگشاد


    الست گفت حق و جان‌ها بلی گفتند

    برای صدق بلی حق ره بلا بگشاد
    با این همه شیرینی تو، تلخیست مرا سهم / نادیدن آن روی که بر جسم تو نقشست ...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا