آرانوس

نوه جووووون

دارم تاب و توانتو می سنجم

[IMG]آخه عزیزه دله مامان بزرگ آدم با یه شله زرد ولو میشه

نه هنو نیومدم:دی
وایسا بیام خو یا شما ی میتینگ را بندازین من خودمو به دومی میرسونم

جدی میگی الان مدریت پروژه میخونی؟...نمیدونستم :دی...
اره قربون دستت هرچی تو ارشیوت داری رو کن ...خدا خیرت بده
شما امروز پروژه کارآموزی و راه منو ردیف کنی من فردا صبحش میشونمتون رو صندلی مدریت...میسپرم صندلیشم عوض کنن یه صندلی نوو نوو بزارن که راحت باشی

سیلام خوبم
ایششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششش

التماس دعا

سلام.. خواهش میکنم وظیفه ست...

ممنونم... شما خوبی؟

ای میگذره دیگه..
شما چطوری؟ روزگار بر وقف مرادته؟

چطوری آرانوس جان خوبی؟
مادر بزرگتو طلاق دادم فرستادم خونه بابابش

شیطونه بیخود میکنه
کجا رو داری میگی؟؟؟

اره من جدیدا کارامو دقیقه اخر انجام ندم بهم نمچسبه ..مثلا همین پروژه فولاد رو سی دی سیف و ایتبزشو تو دانشگاه زدم :دی...کلا این دقیقه نود میشه ادمو استرس میگیره این ادرنالین خونش آزاد میشه برای بدنش مفید هست:دی
ببین ببین توی این بساطت یه پروژه کارآموزی نداری من یه تفعلی بهش بزنم:دی البته خودم یه 50 صفحه نوشتم ولی خودت میدونی که کمه استادا عقلشون به ترازوشونو :دی..میخوام ببرمش رو 100 صفحه

اخه نمیدونی من اخرش چه وضعیتی داشتم...من سه شنبه تا صبج بیدارم بودم چهارشنبه صبح هم زود رفتم بیرون بدم تا شب صحافی کنن تا 5 شنبه صبح ببرم بدم استاد ..انقدر عجله ای شد که دیگه وقت نشد برم :دی

فکر میکردم بودی

سلام,ممنون
دستیار فلق خانوم

اره خودم خیلی پشیمون شدم ...تنبلی کردم زیاد بود حال کپی گرفتن نداشتم :دی...پروژه که هیچی استادم فکر نکنم ببینم دیگه....الان دیگه باید پروژم دست لبو فروش ها باشه...شایدم الان لای برگه خروجی اتبسم سبزی خوردن پیچیدن:دی
باشه اگه میخوای معرفیت کنم :دی

بیشتر پروژهم دستی بودش که دادم رفت به استاد ..البته بعدش پشیمون شدم چرا کپی نگرفتم ...
ولی ارانوس جدا ده دفعه به ادمین استئفا نوشتم قبول نکرده :دی

اوهومممممممممممممم

ماله خودمه بو خودااااااااااااا

قلبونش بلم
خوفم
تو خوفی؟
چه خفرا؟

سلام به کچله خودم !!!!!!!!!!!!!!!!!

اگه دو تا پسر برن بهشت چی میشه؟


اگه دو تا پسر برن بهشت چی میشه؟
می دونم همچین چیزی غیر ممکنه اما یه جورایی با زورم که شده تصور کنید دو تا ذکور رفتن بهشت :
هر روز که همدیگرو می بینن شروع می کنن به خالی بستن :
و میگن.........
اولی: بابا اینجا چقدر اروپاست !! البته من زیادخارج نبودم, یه 10_20 مرتبه بیشتر نرفتم, ولی تقریبا همین جوری بود .
دومی : آره خوب ... به خصوص اینجایی که من هستم , یه کافی شاپ داره که غروبا حوریای خوشگل میان اونجا ....
من اصلا تو نخشون نیستما ! خودشون هی شماره میدن (!!!)
_ ای بابا کار من دیگه از این جور چیزا گذشته ... دیروز فکر میکنی کی رو دیدم ؟؟ 296 امین دوست دختری که تو زمین داشتم ! کلی براشمایه گذاشته بودم ... نامرد یه خواستگار پولدارتر داشت , به خاطر اون منو ول کرد ! دیروز دم در بهشت چند نفر بهش گیر داده بودن ... اول که بهش می گفتن آرایش ات رو پاک کن بعد برو تو ... بعدا گفتن تو دل یکی رو شکوندی, اینطوری نمیشه بری

به منم گفتن می تونی به ازای بخشیدنش بعضی از کارای نیکش رو بردارییا گناهاتو بدی به اون گفتم نه تو مرام ما نیست .... خلاصه داداش, مفتی بخشیدیمش اومد بهشت . از دیروزم کلی منتم رو می کشه ... ولی دیگه نمی تونم ..می فهمی که چی می گم ... نافرم حالمو گرفت.... بد شانسی رو می بینی ؟؟!! صد بار به مادرم ایناگفته بودم بابا وقتی من مردم دو تا CD داریوش دارم اونا رو هم بذارین کنارم ... نذاشتن که !!!!! واسه اینجور مواقع گفته بودم دیگه !!
_ بی خیال بابا , غروب بیا بریم بیرون , به من یه ماشین دادن آخر سرعته ...
حالا مثل ماشینی که خودمون داشتیم که نیست ... ولی خوب بدم نیست (!!)
_ بهت فقط یه ماشین دادن ؟؟!! بیا ببین به من یه خونه دادن , راه که میره هیچ ! پروازم میکنه (!!)

یه کامپیوترم بهم دادن ! ... هر وقت مادرم اینا رو زمین , فاتحه ای , صلواتی , چیزی برام می فرستن , كانكت می شیم, یه webcam هم داریم خلاصه کلی حال می کنم دیگه ... _ نه خوب .. من که اصلا هر وقت دلم هوای زمین رو می کنه دستور می دم خانوادمو یه سر بیارن و ببرن , اینترنتی حال نمیده ... هفتهای 5-6 بار میان بهشت , میرن زمین .... (!!!!)
در انتها, بس که ایندو تا خالی می بندن , فرشته ها دست به دامن خدا میشن, که پروردگارا.. هر کدوم هزارسال عبادتمونو میدیم , ولی اینا رو از اینجا ببر .. حالا این دو تا الان توجهنم هستن , کم نمیارن که !! نمی خوان نشون بدن که چه عذابی دارن می کشن :
_ اونجا هوا چطوره ؟
_ عالی ... یه موقع هایی گرم میشه ... ولی همش دارن بادم می زنن ... اونجا چطوره ؟
_ اینجا که یه موقع هایی اونقدر هوا خوبه آدم هوس می کنه با یه زیر پیرهنی بره اسکی (!!!!!) امروز ناهار چی خوردین ؟
_ م م م ... امروز ناهار اینجا به همه قیر می دادن , اما من زنگ زدم برام پیتزا آوردن . اوضاع احوالت چطوره ؟
_ هیچی .. هر روز چند نفر میان ماساژم میدن ... نمی دونم چرا یه خورده سفت ماساژ میدن (!) آدم استخوناش می پکه

ملسی خالههه بابت عسکاااا

من اومدم...
هر وقت من میام تو نیستی این طوری غریب میشی

خب سیلامممممممممممممممممممممممممممممممم
خوبیییییییییی؟

اره خیلی حال میده...الان احساس خیلی خوبی دارم
نه دیگه ما شیفتگان خدمتیم نمیشه استئفا بدیم

نه حالا ده که نیست ولی یه سه تایی میشه:دی...انصافا هر کدوم سه تا حساب میشه...البته یکیش امروز تموم شد دادم رفت برای صحافی
اره دیگه ادمین نذاشت مگه نه به من بود میگفتم از کاربرای عادی هم کمرنگتر باشیم:دی

چشم کف پات شوما چرا از این کارا نمیکونی؟؟

باوشهههههه....
ااااااا زرنگی
خواهش میشود آوجی ..

آوریننننننن.راستی اسمت چی بود؟
نه بابا چه سختی
http://01.rockdl.com/1389/10/%D8%A2%...us-1/#more-429