آرامی استرس که دارم خیلی زیاددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد.
ولی خودشون به مدت یک ماه میفرستن دوره آموزشی .
آرامی خواب و خوراک ندارم دیگه از بس استرس میکشم .
اوهوم آرامی ، از کار قدیمم استعفا دادم ، هفته آینده در کارگزاری بورس شروع به کار میکنم .
هم ساعت کاری کمتری داره و هم حقوقش از محل کار قبلی ام بالاتر هست و هم محیط آرامتری داره .
عزییییییییییییزمی....
خووووبم ....اخی...منم همینطور...دلم یه ذیره شده برات گلمخوبی تو ؟؟ اوضات به راهه؟؟؟
هان ؟؟ ای بابا نشد یکبار من برات احساس بریزم تو پای این حاجیرو نکشی وسط که من یاده این خیانتش نیوفتمو عشقم بهت تبدیل به چیز نشه ..هوم...
به گمانم تقدیر این بود
که بمانم و بپوسم
که ببینم و بسازم
که ندانم ز کجا آمده ام
و ندانم به کجا خواهم رفت
بارها میشد که زیر دست و پای هر هوس له میشدم
گاه اینو گاه انو گاه باطل میشدم
مثل تاریخ فساد یک جنس
یا که خط آخر یک ورقه
ناگهان عمر مردمان پر ز شک میشد
دستشان میلرزید
گوششان کر میشد
تا مبادا بعد از این روی من بردارند
کاش میشد نوک سکوی ابدیت باشم
تکیه بر تختی از جنس شعور پاک پاک
آن زمان بود که میگفتم
دوست دارم که بمیرم