جدی نمیگی که؟!
خجالت می کشم نیگات کنم...
خیلی خیلی عذر می خوام... واقعا این چند روز اینقدر مشغله داشتم که خودمم یادم رفته بود. واقعا عذر می خوام.
ببخشم...
خوب باشی معصوم جان
سلامتی باشی...
چرا خب؟
کمی تنبلی نمی کنی؟
علاقه نداری بهش همین الآن به فکر عوض کردنش باش. اگر که نه خب کمی جدی تر باش که وقتت هم تلف نشه و بعدش حسرتش رو نخوری...
قیافه م به پیرمردایی که زیاد نصیحت می کنن می خوره، نه؟!
چیزه
گویا شهناز خاله نیست.
نگی که میکشتت :دی
این از این خواهرای ناتنیه !جدی نگیر :دی
ای بابا
برو تو زیرزمینی انباری پشت بوم که دیگه دارین!
والا زمان ما هر جایی درس میخوندیم تو کمد زیر تخت تو یخچال :دی
:دی :دی
چیزه
گویا شهناز خاله نیست.
نگی که میکشتت :دی
این از این خواهرای ناتنیه !جدی نگیر :دی
ای بابا
برو تو زیرزمینی انباری پشت بوم که دیگه دارین!
والا زمان ما هر جایی درس میخوندیم تو کمد زیر تخت تو یخچال :دی
:دی :دی