nilofarane
پسندها
408

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره




  • وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئدَةَ قَليلًا ما تَشْكُرُونَ

    و اوست آن كس كه براى شما گوش و چشم و قلب را آفرید

    چه اندك سپاسگزاريد !
    حکایت عبرت آموز:

    میرزا پول را داد دست سبزی فروش، سبزی فروش حرف همیشگی اش را تکرار کرد:

    - آقا شما با این سن و سالتون نباید بیاید خرید، شما بزرگ مائید، امر بفرمائید خودم براتون میارم ...

    میرزا جواد تهرانی مثل همیشه تبسم کرد. راه افتاد سمت خانه. آرام و آهسته و با کمک عصا. کمی قدش خمیده شده بود. رسید دم خانه ...

    خواست کوبه در را بزند، سبزی را داد آن دستش ...

    نگاهش روی سبزی ها ایستاد ...

    برگشت؛ آرام و آهسته و با کمک عصا، اما خسته تر ...

    رفت دم مغازه سبزی فروش...

    سبزی فروش گفت:

    - آقا من سبزی خوب به شما داده ام!!!

    میرزا جواد لبخندی زد و گفت:

    سبزی شما همیشه خوب است، آمدم این مورچه روی سبزی ها را برگردانم خانه اش...

    ====

    ما کجاییم و ... :gol::gol::gol:
    شب ارزوهاست و محتاج دعایم
    از عمق دل دعایی کن برایم
    اگر امشب به معشوقت رسیدی
    خدا را در میان اشک دیدی
    کمی هم نزد او یادی زما کن
    کمی هم جای او ما را صدا کن
    بگو یا رب فلانی رو سیاه است
    دو دستش خالی و غرق گناه است
    بگو یا رب تویی دریای جوشان
    در این شب رحمتت بر وی بنوشان.
    الهی العفو...
    سلاااام...

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/278271-یه-سایت-باحال?p=3683046#post3683046
    سلام عزیزم
    تولدت مبارک
    انشاا.... 1000 ساله بشی
    موفق باشی گلم
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/277785-همه-ما-خودمان-را-چنين-متقاعد-ميكنيم-كه-زندگي-بهتري-خواهيم-داشت-اگر?p=3677038#post3677038
    سلام .منم تو همون مسنجر برات پیام گذاشتم برو بخون
    حکایت:

    می گویند ابلیس زمانی نزد فرعون آمد، در حالی که فرعون خوشه های انگور در دست داشت و می خورد...

    ابلیس به او گفت: کسی می تواند که این خوشه انگور را به مرواریدی درشت و خوش آب و رنگ مبدل سازد؟

    فرعون گفت: نه.

    ابلیس با جادوگری و سحر آن خوشه انگور را به مروارید تبدیل کرد!

    فرعون با تعجب گفت: آفرین بر تو که استاد ماهری هستی!!

    ابلیس سیلی محکمی بر گردن او زد و گفت:

    مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند؛ تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟؟!!!!!

    ---
    راستی چرا ....

    یا علی:gol:
    عهد می بندیم

    در روز مادر، عهد می بندیم که حرفی از اهانت و کم حرمتی به ساحت والایش روا نداریم و با بویه بر دست و بازویش، نشان دهیم که ارزش گذار واهمه ها و دغدغه هایش هستیم. با او اوج می گیریم و به اندوخته جایزه های الهی او، روزاروز افزون می کنیم.

    به یاد می آوریم سخن امام سجاد (ع) را در حق شناسی او که فرمود:

    « حق مادرت بر تو این است که بدانی او تو را در جایی حمل کرده است که هیچ کس، دیگری را حمل نمی کند و از میوه دلش آن به تو داد که هیچ کس به دیگری نمی دهد.»

    آنان که شمارش گر پیش کش های منعمند، بدانند که از نیکویی به مادر، فریضه ای عظیم تر نیست.

    روی پرچم ستایش مادر، یک آیه قرآن نوشته است:

    :gol::gol::gol:« و وصینا الانسان بوالدیه احساناً »:gol::gol::gol:
    آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.

    مترلینگ
    ---

    جمله قشنگیه نه، چقدر خوبه که با سعی در اصلاح افکار و عقائدمون، خودمون رو مستعد رسیدن به قله های کمال انسانی بکنیم:gol::gol::gol:
    سلاممممممم نیلووجونم

    مرسی خانومی..بووووووووووس
    ختم ششم قرآن کریم در تاپیک مهدیه یک... هفته ی یازدهم..... ختم صلوات
    السلام علیک یا بنت رسول الله




    آآآآآآه فاطمه جان ...

    کمی از غسل زیر پیرهـن ماند *** کمی از خـون خشک بـر بـدن ماند

    کفن را در بغل بگرفت و بو کرد *** همان طفلی که آخر بی کفن ماند

    عظم الله اجورنا و اجورکم یا صاحب الزمان...
    مهدیه 1 : ختم قرآن همراه با ترجمه به نیت تعجیل در ظهور.... ختم پنجم .... هفته دهم
    کوچه های کاهک روستای مزینان بخش داورزن از شهرستان سبزوار در استان خراسان.
    درسته؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا