sami1984
پسندها
1,022

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلاااااااااااااااااااااااااام
    میبینم که کاربر فعال تالار مشاوره شدی :D
    تبریک میگم...
    ایشالا اون دنیا میگم به تو هم تعارف کنن!! هر چی باشه، رفیق بودیم نا سلامتی!! بزن به سلامتی رفاقت!!!!!!!!!!!!!!!!

    اصرار نمیکنم بگی، ولی دوست دارم بدونم
    :confused:
    چقدر فلسفی حرف میزنی خوب نمیخوای شیرینی بدی نده:razz:
    ایشالا که شیرین بشه هر چه زودتر!! ;)

    ما که به شیر و عسل هم قانعیم!
    سلام آقا سجاد مبارک باشه!!!
    پست و مقام میگیرید
    پس شیرینی ما کو؟؟؟

    سلام.....سامی خان چه جوری میشه یه تاپیک رو حذف کرد؟استارتر تاپیک حذف کنه ها
    نه بابا درس کجا بود من تنبلتر از این حرفام که از الان شروع به درس کنم...
    باشگاه خلوت شده دوستام زیاد نمیان منم کمتر میام دیگه...
    اگر دیگران دروغی را که حزب تحمیل میکرد می پذیرفتند و اگر تمام اسناد همان دروغ ها رو می گفتند آنگاه دروغ به عرصه تاریخ وارد میشد و حقیقت می گشت
    آمار افسانه ای همچنان از تله اسکرین بیرون می ربخت.در مقام قیاس با سال گذشته غذای بیشتر ،لباس بیشتر ،خانه بیشتر ،ظروف بیشتر ،سوخت بیشتر ،کشتی بیشتر ،هلیکوپتر بیشتر ،کتاب بیشتر ،کودک بیشتر ... . همه چیز بیشتر شده بود الا مرض و جنایت و جنون
    از کتاب 1984 نوشته جرج اورول
    و وینستون عاشق میشود!
    خب تو همچنین وضعیتی ، زیاد هم خارج از تصور نیست که دوست داشتن جرم باشه.بله دوست داشتن جرم ه شماره یکه! چون همه چیز از دوست داشتن شروع میشه.دوست داشتنه که باعث فداکاری میشه و فداکاری باعث خیلی اتفاقات عظیمی که مسلما حزب قادر به تحملش نیست.اون دو قرارهاشون رو جایی می گذارند که کسی نفهمه.آخه وینستون ازدواج کرده بوده! البته اونا خیلی وقته که از هم جدا زندگی می کردند اما نمی تونستند جدا بشن!نمی تونستن طلاق بگیرن. چون حزب اجازه نمی داده.این حزبه که زوج ها رو انتخاب می کنه! تصمیم میگیره که کی برای کی مناسبه.بعد هم دستور میده که باید برای حزب بچه دار بشن! زن وینستون به این حرکت میگه : وظیفه ما به حزب!
    بچه ها بزرگ میشن و جاسوسی می کنند.بله جاسوسی پدر و مادراشون رو.و اگه بفهمند که پدر و مادرهاشون عقیده خلاف عقاید زذب رو دارن اونا رو به" پلیس اندیشه" لو میدن.
    خدا رو شکر وینستون بچه نداره!
    -1984-جرج اورول-
    میتونید گزارش کنید پستها رو
    ولی میدونم که مرض بحث سیاسی دارید و ادامه میدین بحث رو :D
    بابا این اخباری که هیچکدوم مشکلی ندارن

    ملت میان مشکل دار میکنن تایپیک رو
    شماها هم به جای برخورد با این افراد که عمدا تایپیک رو منحرف میکنن تا حذف شه ، دنبال طرف رو میگیرید و میزنید داغون میکنید تایپیکا رو

    وگرنه خود خود این موضوعات از نظر هیچکس مشکل دار نیستند
    سلام
    تو هم میتونی چراغتو خاموش کنی

    خدائیش این تایپیکها که میذاری جای بحث دارن؟
    مثلا حامله شدن زن اون رئیس جمهور

    یا مثلا تایپیکهایی میزنی که واسه خودشون تایپیک دارند
    مثل فیلم و معماری و . . . !

    تو تایپیکت رو بزن
    ولی با فونت گنده و قرمز گوشزد کن که منحرف نکنن تایپیک رو :D


    نهایتش اینه که حذف میشه
    سلام مهندس
    والا من اسامی را می دم یه سر برید تالار برق همه را پیدا می کنید
    نخبه برق
    eskan
    و همین طور در تاپیک صندلی داغ دوستان خودشون را معرفی کردن و شغلشون می تونید استفاده کنید
    موفق باشید
    چه حیف!!!

    آخه این مدلی دوست ندارم

    باید بزنم تو کار تاپیک سیاسی!
    سعي مي كنم هيچ وقت كلمه دوستت دارمو به كار نبرمو هيچ وقت به خودم نگم اين چيزي كه قلبو روحمو داغون مي كنه عشقه! فهمیدم كه هيچي مثِ تمايل يه مرد به زن يا يه زن به مرد آزادي آدمو تهديد نمي كنه! هيچ زنجير و طنابي نمي تونه تو رو مثِ يه برده ي چشم و گوش بسته ي بي اميد نگه داره! واي به حال اون كسي كه خودشو واسه همون ميل به كَسِ ديگه اي هديه كنه! با اين كار خودمون يادمون مي ره و تموم حقوق و آزادي مون رو از دست مي ديم. مثِ يه سگ كه تو دريا افتاده و دست و پا مي زنه تا خودش به ساحلي كه وجود نداره برسونه. اگه به اين ساحل برسي هم تازه از خودت مي پرسي كه: واسه چي پريدي تو آب؟ شايدم از ترس سكوت تنهايي؟ شايد هم محتاج اوني كه كسي رو تصاحب كني يا كسي تصاحبت كنه؟ بعضيا به همين مي گن عشق! ولي به نظر من عشق خيلي كم تر از اينه كه برات گفتم! مثِ يه جور گرسنگي كه بعد سير شدن سر دلت مي مونه و حالت رو مي گيره! بعدش نوبت استفراغه!
    بين منو آدماي عاشق يه چيز مشترك داریم! اونا با نگاه كردن عكس عشقشون آروم مي گيرن و منم همين طور
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا