اول میانترمام بعد پایان ترم . بعد عروسی داداشمو مهمون داری
تازه یه برنامه اساسی دارم طراحی میکنم که همون وسط مسطا توی عروسی یه شوهر خوب پیدا کنم
تو که خیری واسمون نداشتی
مثلا فامیلیااااااااا
ای بابک جان . بابت صندلی داغ ، منم از این حرفا زیاد زدم ولی بالاخره نشستم
از من به تو نصیحت یه وقت . . . یت نکنیااااااااااااااااااا
این بچه ها به خونت تشنه ن
به رایی که بهت دادم نرو
من همین جوری به تو رای دادم که همرنگ جماعت شده باشم
تازه زعفرون گرونه همون زرد چوبه و زرده ی تخم مرغ رو قاطی هم کنی رنگش خوشگل میشه . بلوند در میاد
خواستی بیا واست موهاتو رنگ کنم
با اجازه . دیگه من رفتم [IMG]