maryam_bah
پسندها
455

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مریمی خاله ژون رسیدی به من یه خبر یده . یه وقتی که تو نستی در ری ببینمت البته اگه دوست داشتی :D
    قلبونه آجی جوونم


    نه آجی جوونم همش ماله تو

    نگه دار باهاش میریم آبنبات می گیلیم
    سلااااااااام آبجی مریم
    خوبی؟ خوشی؟
    خیلی خوش اومدی. صفا آوردی[IMG]
    ممنون منم خوبم. تشکر[IMG]
    چی کارا میکنی مریم خانوم؟
    نه آجی جوونم اومدم پایین سهم العیدیه منو رد کن بیاد[IMG]
    خااااااااااااااااااله ژون کجایییی ؟؟؟؟

    عیدت مبالک باشه :gol:
    سلام سال نوتون مبارک ...انشا الله سال خوبی پیش رو داشته باشید
    نوروز 1390 خورشیدی 2570 شاهنشاهی 3749 زرتشتی 7033 میترای اریایی بر شما اسطوره های نسل اریا شاد باد

    با ارزوی سالی پر از موفقیت
    آجی جوونم به خاطر عیدی و بخور بخور خودم با پای خودم اومدم پایین
    عید تنها یک جشن نیست
    فرصتی است برای بخشیدن و بخشوده شدن
    بیاید همچون طبیعت به همه چیز فرصتی دوباره بدهیم
    سال خوشی را برای شما آرزومندم
    هر روزتان نوروز
    نوروزتان پیروز
    سایه حق
    سلام عشق
    سعادت روح
    سلامت تن
    سرمستی بهار
    سکوت دعا
    سرور جاودانه
    هفت سین نوروزت
    سال نو مبلارک:gol:
    :w30:
    مرمری رفتنش آسون بود ولی نمی تونم پایین بیام چیکال کنم منننننننننن
    عیدت مبالک آجی ملوس خودم

    آجی فقط دم عیدی منو از این بالا بیار پایین[IMG]
    ممنون از لطفتون دوست عزیز
    سالی پر از شادی و امید را براتون خواستارم
    سلام خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟
    سال نو رو تبریک میگم انشا الله ساله خوبی داشته باشی.
    [IMG][IMG]نه آجی منو بیارین پایین نموخام سال تحویل این بالا باشم
    و اما بهار
    حضور بهار در پس این نا بهاری میگوید:
    پاک باشیم ; همچون چمنزارها
    مهربان باشیم ; همچون پروانه ها
    ببخشیم ; همچون باران بهاری
    ..
    بهار با لطافتش اگر فقط یک چیز را برساند
    و آن قدر داشتن جوانیست که چه زیباست
    پس بیا به سهل ندیم این بهارمان را
    ..
    بیا دعا به غیر از خود کنیم
    بیا ساده باشیم در ترنم بهار
    بیا به سوی حق رویم
    و دعا برای کسی کنیم که
    زمزمه های رغش بهاری تمنایش میکنند
    ..
    یا مهدی جان بهارم رو با بهارت یکی کن
    ..
    دوست عزیزم بهارت رو بهاری آرزو میکنم

    آسمان بار امانت نتواست کشید
    قرعه ی کار به نام من من دیوانه زدند...

    با هستی انسان، عشق پیدا شد، که انسان جلوه گاه عشق باشد و عشق همچون ودیعه ای به انسان سپرده شد، زیرا که آسمان با همه ی عظمت و شوکت، این بار امانت را نمی توانسته و نمیتواند بر دوش بکشد، پس قرعه ی کار بر دوش و گریبان داشتن عشق، به همان که باید، به انسان دیوانه رسید...
    انسان دیوانه، یعنی انسان جسوری که از عظمت و شوکت بارامانت نمی هراسد؛ زیرا که بیقرار تر و پریشان تر از این حرف هاست.
    انسان دیوانه ای که نهایت عقل او در همین دیوانگی حیرت انگیز نهفته است.
    در عاشق زیستن...

    پیشاپیش عید همتون مبارک، التماس دعا...


  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا