B
پسندها
2,773

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرسی دوست جون..
    من این سبک نقاشی رو خیلی دوست دارم..
    مخصوصا اولی خیلی قشنگه..ممنون..
    سلام زوينا جان
    عصربخير...خوبيد شما.؟
    روز دوشنبه يخي شما هم خوش.
    اندوه-آلفرد دوموسه

    من نیرو و زندگی ام را از دست دادم
    و دوستانم و شادمانی ام را
    از دست دادم تا افتخار
    که باور کردن به نبوغم را باعث میشد
    وقتی واقعیت را شناختم
    باور کردم که یک دوست است
    وقتی آن را دریافتم و حس کردم
    دیگر حالم از آن به هم می خورد
    و با این وجود آن ابدی ست!
    و آنان که از آن گذشتند
    این پایین همه را نادیده گرفتند
    خدا حرف می زند باید به او جواب داد
    تنها دارایی که در دنیا برایم می ماند
    بعضی وقت ها گریه کردن است...
    خب زوينا جان...شب پرخاطره ايي رو برام ساختيد...اميدوارم ملال خاطر نشده باشم..
    خيلي از همصحبتيتون لذت بردم...
    شب قشنگ و دلنشين و لحظاتي بس شيرينتر رو براي فردايتان آرزو ميكنم



    هميشه ايامتان گل آذين
    خب من اولين كتابي كه هميشه يادم مياد هموني هست كه به طور جدي وارد بحث رمان خواني شدم...كلاس پنجم بودم...كتاب بي سرپرستان اثر قدسي نصيري...اون زمان به ورق آخر كه ميرسيدم برميگشتم صفحه اول...و اين كار رو شايد بدون توقف چهاربار انجام دادم ...و هنوزم اگر پيداش كنم حتما ميخونمش البته شايد احساس اون موقع رو نداشته باشم...اما واقعا كتاب قشنگي بود.
    اما بطور جدي...كتاب يگانه اثر ريچار باخ خيلي برام تاثيرگذار بود... [IMG]
    و بطور عمومي هم تمام كتابهاي پائلو كويليو رو مشتاقانه ميخونم و نگهداري ميكنم...واقعا محشره. [IMG]
    ديگه بايد تشكر كنم نميشه ..اصلا تشكر خونم اومده پايين ....واقعا از حمايت حسي و معنويتون متشكرم.
    آره راستش مامانم بيشتر علاقه به كتابهاي تاريخي داره...از جمله كتابهايي كه يه زماني بهم توصيه ميكرد...البته اون موقع كه كوچكتر بودم...يكي خواجه تاجدار بود...سينوحه بود...كنيز ملكه مصر بود...ديگه ديگه....عايشه بعد از پيامبر بود...خانوم بود اثر مسعود بهنود...برادران كارامازوف....ديگه يادم نيست...اما اكثرا كتابهاي تاريخي رو دوست داشت و ميخوند...الان ديگه هركتابي كه من براش بگيرم ميخونه طفلي...اما راست ميگي بعد از كتاب واقعا اون بحث در موردش خيلي كيف داره...يادمه در مورد كتاب ..دو زن..شايد بگم حدود پانزده سال پيش هردو خونده باشيمش...اما گهگاهي هنوزم يادمون كه مياد بعضي صحنه ها و قسمتهاشو يادآور ميشيم...
    اما اينم بگم هميشه هم بهشت برين نبوده....يه وقتهايي بابام از وضعيت كتابخوني ما كلافه ميشد...داد و بيدادش درميومد... [IMG]
    خب همين الانم يادم اومد...اما خيلي خيلي سال پيش خوندمش ...همين كه گفتيد عباس معروفي سريع يادم اومد.
    آره كتاب واقعا جالبيه حتما تمومش كنيد...مطمئنم خوشتون مياد.

    خب من هميشه از كوچكترين فرصتها براي خوندن كتاب استفاده ميكنم..الانم داشتم ميخوندم..اما واقعا چشمام خسته شد...مثلا اومدم تمدد آزردگي چشم...چقدرم خوب شد...
    بله خب شما الان هنوز مشغول درس هستيد خب خوندن كتابهاي درسي واجبتره...اون موقع ها يادمه مامانم كتابهامو قايم ميكرد...تا بيشتر درس بخونم...يه وقتهايي هم يواشكي برميداشتم ميرفتم توي زيرزمين ميخوندم...ولي واي به روزي كه ميفهميد...البته اينم بگم من به خودش رفتم ...خودشم معتاد واقعي كتاب بود و هست...خيلي وقتها هم با هم گفتمان ميذاريم واسه كتابي كه مشتركا خونديم...خيلي حال ميده
    به هرحال تهدي يا پيشنهاد خيلي كار آمد بود...همينش مهمه...

    سمفوني مردگان خيلي اسمش برام آشناست احتمالا خوندمش...راستش من اينقدر كتاب خوندم كه ديگه آمارش از دستم رفته...اما اين يكي خيلي برام آشناست من الان يه كتاب ايراني دارم ميخونم...به اسم..عشق و انتقام اثر تاريخي ابراهيم مدرسي...خيلي داستان جالبي داره. [IMG]
    سرعت من در خوندن كتاب بستگي به هنر نويسنده داره...اگر بتونه سر ذوقم بياره كتاب رو زمين نميذارم...اما اگه نتونه خب بايد مدتها منتظر بشه تا بتونم كتابش رو بخونم. [IMG]
    باشه چشم...تهديدتون واقعا كارساز بود...
    تشكر بي تشكر... [IMG]
    آره خيلي راهنمايي خوبي بود...همينطوري ميشه سرحرف رو باز كرد...راستش من هميشه توي اين موضوع كم ميارم اما وقتي بيفتم روي دور حسابي تخته گاز ميرم...كم هم نميارم...فقط مشكل اساسيم همون تشكره هست...انگار يه چيزي يه جايي لق ميخوره...سرجاش نيست. [IMG]
    راستي يكي از موارد اين بود...كتاب جديد چي خونديد؟ :)
    اووه چقدر بهانه...مرسي

    خب از اول شروع ميكنم

    سلام...خوبي...شب خوش... [IMG] ااا يادم رفت بازم تشكر كردم... [IMG]
    باشه چشم...تشكر نميكنم...
    اما خب اگه تشكرنكنم چيكار بايد بكنم....مثلا الان من اومدم اينجا بگم چي.؟؟!!!! [IMG]
    نه امسال خبر قبولیمو نمی شنوی
    چون اصلا درست حسابی درس نخوندم
    ولی شاید شاید سال دیگه...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا