من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره میترسم
دین را دوست دارم ولی از کشیش ها میترسم
قانون را دوست دارم ولی از پاسبانها میترسم
عشق را دوست دارم ولی از زنها میترسم
کودکان را دوست دارم ولی ز آینه میترسم
سلام را دوست دارم ولی از زبانم میترسم
من میترسم
پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم ولی از روزگار میترسم