آخرين فعاليت: يك ساعت پيش
-
چرا گوشیتو خاموش کردیییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شمارتو اوردم بالا
زهراااااااااااا چه فاجعه ای... شماره تو رفته پایین..... اخه این چه وضعشه.... ببین من کم میس میندازم بعد تو هی میگی زیاد میس میندازی
خواب نیستی میخوام بهت اس مس بدم بیای نت.... میخوای بد خوابت کنم؟
ژهرا ژهرا کی میخوای بیای شیراز؟ شنیدم فردا میخوای بیای...تا من نرفتم گچساران وردار بیا.... زهرا به جون خودم اگه نیومدی رست بعدی محمود نمیام بوشهر .... (برنامه ریختیم شاید بیایم...اگه نیومدی منم نمیام)
با محمود صحبت کردم خوب شدم
البته هنوز سرم درد میکنه ها... اما کلی بهم روحیه داد
چی شد تصمیم گرفتی بازش کردی؟ کسی بهت گفت؟
حالا وقتی امدی چه کار کنیم به مناسبت باز شدن پروفایلت؟
اما خداییش خیلی خوشحالم کردی خونمو باز کردی
کجا رفتی؟
ناراحت شدی از دستم؟ ببخشید...
این اینجا باشه تامن برگردم ....
فک کنم حالا نوبت منه پروفایلمو ببندم
بلاخره بازش کردی؟ حداقل یه روز بازش میکردی که سرحال باشم..... امروز اصلا رو فرم نیستم
اتفاقا جاش همینجاس ....
اخیش ....بیام بیرون یه هوا بخورم ....
ممنون.
خدارو شکر خوبم.
بده من اون کبریتو .... جیززززززززززه ....
سلام. خوبی؟
قدمتون رو چشم مهران جون .... حتما با بروبچ میام ملاقاتت ....
افسون ادرس نده؟
مهران خونمون طبقه دومه اتاقم هم پنجرش نرده داره
چه جوری می خوای بیای تو؟
اگه رامون بده که از در میریم، اگه نه از پنجره!!
امیر جان! لیوان دوخ یه حخیخت مخض ِ !!!
این چه عطریه!؟ از مشهد آوردی!!!؟؟؟ الان که امیر کلی حال میکنه!!
راستی امیر احتمالا آموزشی بیوفتم آبیک قزوین!!! با پرچم بهم سر بزن!!
افسون بیا بریم ما هم
امیر برو مهران و پژمانو بیار اینجا
همه حرفا قاطی پاتی شد این جوری
امیر اینا فردا می خوان برن رفیده منم می خوام
چیه افسون .... چه کار داری ؟ جیغ نزن گوشم رفت ....
وا مهران .... الان جریان اون یه لیوان دوخه ....
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
