S

secret_f

کاربر ممتاز
عضو جدید 36 از earth
عضویت
ارسال ها
1,830
پسندها
2,761
امتیاز
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ARAMESH
    آرام:سلام سسسسسکرتی خوشمل
    خرزوخان:هــــــاسیلام سیکرتی
    آرام:معصومجان دستت درد نکنه..انشالا هرجا که باشی خوشبخت و شاد باشی
    خزوخان:هــــــــا معصوم تایید وشه!
    ARAMESH
    [IMG] وووووووووووووووای عزیزمی!!چه خوشگل بود!!حالا قهوه ای
    MEMOL...
    واااي چه عكساي نازي برام گذاشتي ... ممنون عزيزم ... بوس:heart:
    aramesh_sahar
    آره فرودگاه شده صفحم:redface:
    توام خوب بخوای عزیزم
    مواظب خودت باش
    خدانگهدارت یاعلی:gol:
    JU JU
    خدا بخیر بگذرونه
    میگم با من کاری نداری ؟
    خوب شبت قشنگ :d

    :gol:
    aramesh_sahar
    اون سوالایی که واسه پائینه اون عکس که دفه ی دوم فرستادم دقت کردی؟
    aramesh_sahar
    دشمنت شرمنده
    شکر خدا خوبم تو خوبی؟
    منتظر نظرت در مورد اون عکس هستم دوست داشتی واسم بگو نظرت چیه
    aramesh_sahar
    به سلاااااااااااام چه طوری سکرتی جان
    خوبی؟
    نبودی یه هفته؟
    ممنون واسه اون گل کاغذی های قشنگت
    JU JU
    ممنونم، خوبم
    دارم یه متن می‌نویسم
    برو این راسل نامرد رو بزن، اصلن حاله منو نمی‌پرسه
    منم قهریدم دیگه
    JU JU
    سلاااااام سکرتوووووووووو
    خووویی ؟ چه خبرااااا ؟ چکارااا می کنی ؟
    aramesh_sahar
    سلام سکرتی گلم
    خوبی
    کجایی تو دختر؟یه هفته ؟
    احتمالا امتحانات فرصت سرخاروندن نمیدن بهت نه؟
    انشالله که همه ی امتحاناتت رو به خوبی بدی
    سبز باشی و دلت پرنور
    یاعلی
    aramesh_sahar



    خب از این منظر نگاه کنید
    اگر اون شخص پیرهن سفید :
    داداشت باشه؟
    پدرت باشه؟
    دوستت باشه؟
    یه آشنا باشه؟
    یه انسان غریبه باشه؟
    یا اینکه پیامبر باشه؟
    الان چی ؟
    الان دیدت نسبت به عکس چه جوریه ؟
    MEMOL...


    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است
    و رنج می برد
    از ایستادنش روی زمین
    که سیاره را سنگین تر می کند ...

    می خواهد بخار شود
    بادکنکی شود
    گره خورده با نخی
    به انگشت کودکی ...

    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است ...
    وقتی شروع می کند به دویدن
    بی آنکه از جغرافی
    چیزی بداند
    تمام زمین را
    دور می زند
    آنچنان تنگ
    مرگ را در آغوش می فشارد
    که گویی نخستین معشوقش را !

    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است
    و هر صبح
    نگاه که می کند به من
    گویی در نگاهش معجزه ای رخ داده است ...!

    " شبنم آذر "
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا