نترس دادا. سالم سالمم. قطع شد رفت پی کارش :دی
ولی گفتی خانواده فشار آوردن یه چیزی یادم اومد.
چند وقت پیش چهلم یکی از آشناهامون بود. مامان و بابام میخواستن برن. گفتم حالا که دارین میرین بیرون چند تا شاخه نرگس واسه من بخرین
وقتی برگشتن گفتم نخریدین؟ مامانم گفت نه نبود. رو قبرش فقط گلایل بود
دیگه داشتم عقده ای میشدو هفته قبل زن داداشم واسم خرید
بی خیال.
ولی نه بذار بگم بخندی یه کم. همون شعره که ماه رمضون موقع افطار تلویزیون میذاشت دیگه.
میشینم پای کامپیوتر میشنومش . وقتی بلند میشم دیگه نمیشنوم.
محمد من یه جوری شدم نمیدونی چرا؟ وقتی میشینم پشت کامپیوتر هی فکر میکنم یکی داره (چند خوردی چرب و شیریناز طعام... ) رو میخونه.
وقتی بلند میشم صدا هم قطع میشه. خیلی باحاله :دی
دلا محیا شو
محرم حسین می آید ...
ندای مکتب انسان پرورش به گوش آید ...
دلا محیا شو
که کاروان حسین رهسپار سوی خداست ...
ز مردگی به درآ !
تا تو را بیاموزد
چگونه بودن را ...
چگونه مردن را ...
.
.
.
التماس دعا ...
نه داداشی. قطع میشه ولی خودشون طاقت نمیارن دوباره وصل میشه :دی
بشین دعا کن حالا حالا ها وصل نشه یه نفس راحت بکشی :دی
اگه هم مسافرت رفتی سوغاتیمو بیار بده :دی
شبت خوش
قبض ما پنجشنبه اومد. بابم سرش شلوغ بود یادش رفت دعوام کنه :دی
ولی قصد پرداختنش را ندارند پس احتمالا تا یه مدت خدافظ :دی
الانم دیگه شبت خوش. راستی این شبا واسه منم دعا کن.