MEMOL...
پسندها
3,736

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرضيه جون
    ديدي دعاهايم مستجاب نشد...

    خدا ما رو براي هم نمي خواست...
    فقط مي خواست همو فهميده باشيم
    خنده هایم شکلاتی شده اند ... زیادی خالص ... تلخ !

    يادم رفته بود كه عشق هم مانند بستني مي ماند، مانند بوسه
    يا زود تمام مي شود يا ديگران نمي گذارند..
    و اكنون در دو قدمي من مردي نشسته كه روزگاري حاضر بودم تمام هستي ام را به دست چشمانش بسپارم و اينك...
    ديگر هيچ اتفاقي در حال افتادن نيست...
    مي ترسم بگريم... دوست ندارم شكسته شدنم را نظاره كند... ديگر دوست ندارم
    متشكرم خانومي ببخشيد كمي دير شد اميدوارم هميشه سالم و سلامت باشي گلم.
    چیکار کنم خوب
    تقصیر من نیست
    هی میگن بیا برو سره کلاس درس بخون :cry:
    جادوى شهر خاطره! بانوى بي بدل !...

    مي بوسمت شبيه غزلواره از ازل....



    هر يازده دقيقه يكي مي نويسمت....

    الهام مي شوى به دلم مثل يك غزل....



    من حالي ام نمي شود اين حرف پاره ها...

    درگير عطر و بوى تو هستم ، بيا بغل !...



    من مال تو ، تو مال خودم ، عشق من تويي...

    با من برقص پاى همين شعر مبتذل...



    شعرم شكست مي خورد از دورى ات گلم !..

    نزديك شو . . . به حرف دلم – عشق – لااقل...
    سلاااااااااااااااام
    خووووووووووووووبی ؟
    مرسی، ای ول به آواتارم
    منم میخوام برم یونی الان :D

    :gol:

    ضده حاله :cry:
    گلم این چه حرفیه...........آره سرعت نت منم پایینه.......
    خوش باشی........هر لحظه........
    اه زشته این حرفا بسیجی از مردم بسیجی با مردم وااااااااااااااااااااااااااااااا
    سلام اوه اوه نداره مگه بسیجی و هم ولایتی مشکلی داره؟
    سلام به........آبجی عزیزتر از جونم.................خوبی ................خوشی.............
    ( بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوس )
    حس دوگانه

    شاید دوگانه ترین احساسم هنگامی بود که برای اولین بار گناه کردم چیز بین تنفر ودوست داشتن بین خوب وبد بین لذت و رنج بین اولین بار واخرین بار...برزخی بود که روح را از هر جهنمی بیشتر میسوخت تا پاک کند از پلیدی..
    اما انگاه که برای اخرین بار گناه کردم میدانستم که دوباره هم اخرینی هست بدترینی هست متنفر ترینی هست پررنج ترینی هست و نه روحم میسوخت ونه جهنمی بود...
    چه دوست داشتنی بود ان حس دوگانه
    (ارش پاک..)
    سلام ممول عزیزم
    ممنون عید گذشته شماهم مبارک ببخشید دیر شد قربونت برم
    سلااااااااااااام
    خووووووووووبی ممنون بخاطر شعرای قشنگی که برا میزاری [IMG]

    چه خبررااا ؟ چیکارا می‌کنی ؟
    بابت تبریکت هم ممنون، خوشگله آواتارم ؟ [IMG]
    Siahe siaham...... ba zard hamahangam kon.........
    Texte hoseyn panahiye
    age doos dari ta vasat befrestam
    kheyli nice
    Elahiiiiiiiiiiiii
    bemire ali ke memolo narahat karde............
    khoobe?
    baba sho0okhi bood
    سلام دوست عزیزم
    بابت تبریک عید متشکر ،عید شما هم مبارک
    ببخشید دور جواب دادم
    قربونت برم عزیز دلم,مرضیه جونمممممممممممم
    شعرتم مثه همیشه خیلی قشنگ بود نازنینم
    می بوسمت گلم
    اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر علی شریعتی )
    زندگي شيريني است، مثل شيريني يك روز قشنگ...
    زندگي روياييست، مثل روياي يكي كودك ناز...
    زندگي زيباييست، مثل زيبايي يك غنچه باز...
    زندگي تك تك اين ساعتهاست...
    زندگي چرخش اين عقربه هاست...
    زندگي راز دل مادر من،
    زندگي پينه دست پدر است...
    زندگي مثل زمان در گذر است...
    سلام ممول جان
    ممنون از پیامهای قشنگت
    بازم منو شرمنده کردیا ...
    ممل جان:gol: منظورم این بودکه مثلا نگو که (( هر جا که زمین هست کاشانه ماست!)) و دقیقا بگو که مثلا اهل فلان جایم.که شما هم ادبیش نکردید و گفتید .ممنون.حالا 1 سوال دیگه ازتون دارم .:gol::heart:دوست دارم بدونم چند سالتونه و در چه ماهی و چه روزی بدنیا اومدید؟:gol::heart: اصلا راحت میگم (تاریخ تولدتون؟بصورت کامل).مثلا من خودم متولد(60/12/2) در رشتم و بزرگشده بوشهرم و حالا هم چند سال برگشتین به وطن و با خانواده ساکن رشتم.درسته. و حالام که تقریبا 28 سال دارم .میخواستم بگم که هنوز جوونم:cool: و تازه آخر سال:heart:تو اسفند ماه:heart: میرم تو 28 سال :cool: آخه 30 یا 40 سال که ندارم.یه وقت نگی پیری ها! ناراحت میشما! باشه.:(:cry:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا