پیرجو
پسندها
16,602

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اونکه مدیر نیست
    مهران خداست
    شاید در اینده ای نه چندان دور مانند الان به اونم ایمان بیاری
    رودل!!
    نچایی یهو...
    اره تاپیک که سهله
    تازگیا مدیر ومدیر ارشد هم میخوریم
    مواظب باش [IMG]
    پیغاممو قبلا نوشته بودم الان جوابشو دادم!!
    راحت باش دیگه!
    خدا مرگم بده دست و شیکوندی؟؟:cry:

    ولی عکسه کرواتش قشنگه..:whistle:
    خوب حالا می دم برات ایتالیایی شو بیارن:D

    اونی که گفتی نمی دونم چی چیه...
    اگه خفنه آره ادمینه:D
    خیلی هم جدیه..
    خیلی هم خیلی:surprised:


    راجبه یو؟؟:whistle:
    نه اصلا"..:lol:

    شمام خوبی..
    شبیه معاون ادمینی دیگه...:redface:

    همه فقط معاون و می بینن و باش حرف میزنن..:surprised:
    شایدم ادمین شبیه همون عکسس:lol:
    بله..:cry:
    بزن مشاهده گفت و گو..
    ببین چندتا جوابم و نمی دی..:cry:

    یعنی می خوای بگی خوشتیپ تر از این حرفایی؟؟؟
    خوب این بد بختم برای مامانش خوش تیپه..
    شمام بگو خوبه دلش نشکنه..

    کت شلوارش که خوبه

    همه اونایی که گفتی باهم می شه ادمین[IMG]

    آخه وقتی میاد تو سایت سایت ترسناک می شه..
    یوزا یهو غیب می شه..
    همه تاپیکا چندتا صفحه دارن ولی نمی شه دید..
    بعضیام یهو اخراج یم شن..
    شبیه پلیس مخفی و سی آی ای و اف بی آی[IMG]
    چمی دونم..
    برای اینکه جواب نمی دی...
    نکنه براتون عکس خوشتیپ گذاشتن کلاس میزاری


    گفتم شاید شدی مثل ادمین که هیچ وقت جواب نمی ده..
    خیلی سکرته..
    یعنی نامفهومه..
    نامعلومه..
    یکمم ترسناکه...:cry:
    سلام پیرجو- من عضو جدید سایتتون هستم . یک سوال فنی : من یک دزدگیر برای موتور سیکلتم خریدم(بلحاظ اینکه خاصه چندبار خواستند بدزدندش!) شاید ندونی که دزدگیرهای خوبی برای موتور سیکلت در بازار وجود نداره . یکی از بهترینهاشو گرفتم به قیمت 22 تومان و 10 تومان هم بابت نصبش.!! روی کارتن دزدگیر نوشته با برد 500 متر اما از 50 متری هم نسبت به سنسور واکنش نشون نمیده و از طرفی حساسیت اون هم کمه و .. شاید بگی این بابا دیونه ست بخاطر 30 الی 40 تومن داره سوال میپرسه ولی پولش مهم نیست . آیا امکان داره که با دستکاری کیت دزدگیر بشه هم فاصله واکنش نسبت به کلید سویچی دزدگیر و هم حساسیت اونو بیشتر کرد.مثلا با قویتر کردن قطعات الکتریکی اون ؟ آیا کسی هست که مثل من کنجکاو باشه البته با تخصص الکترونیک و بخواهد به من کمک کنه ؟ اگه برای ماشین بود یه دزدگیر عالی میخریدم ولی برای موتور سیکلت دزدگیر ها همه چینی و مزخرف هستند . لطفا جواب بدید خود شما یا کسی هست که به من مشاوره بده ؟
    با تشکر - حمید
    hamid_8152@yahoo.com
    چرا آواتارت و عوض کردی کلاس می زاری؟؟
    گفتم بیا عکست و توی سایت گذاشتن لو رفتی...

    خوب نیا..
    خودم برات میزارم زحمتت نشه..[IMG]

    [IMG]
    سلام پير جو جان ببين من تا مشكل عمه جانم زهرا رو ميگم حل نشه خوابم نميبره بابا بيا يه زوري بزن شايد حل شه البته ببخشين اينطوري ميگم ولي باور كن بخش كشاورزي داره ميخوابه باور نداري يه كوچولو سر بزن
    سلام می خواستم در باره استاندارد ای اس تی ام سیمان مطلبی داشته باشم اگه ممکن کمکم کنید .astmc183
    سلام مدیر عزیز یه سر به تالار عکس و تاپیک عکس پسرای لو رفته بزن عکست رو ببین
    سلام پیرجوی عزیز
    اکانت rahele_s68 با پسوردش به مشکل خورده، انگاری 2 بار هم درخواست پسورد جدید داده و باز هم نتونسته وارد شه، اگر ممکنه یک کمکی بکنید
    سلام
    حالا چرا عصبانی میشید ممنون از لطف بی دریغتون
    این باعث شد من یه دوست دیگه پیدا کنم
    عرض سلام خدمت دوست و برادر ارجمند .
    احوال ؟
    راستی نتونستی این کتاب درخواستی منو پیدا کنی ؟
    من که دیگه عاجز شدم .
    لینک رایگانش نیست!!!
    Modern Manufacturing Process Engineering (Mcgraw Hill Series in Industrial Engineering and Management Science)
    Benjamin W. Niebel


    همه ی قبیله ی ما عالمان دین بودند
    مرا معلم چشم تو شاعری اموخت
    وااااای بهتاش حسادت داره از چشمات میباره
    سعی نکنکه زمین رو نکاه کنی ، من باز هم می فهمم
    هدیه :

    خدایا !
    مرا متبرک گردان
    تا در راه تو گام بردارم ،
    مهر بورزم و بخندم.
    به همه مهر بورزم ،
    هر چند از من بیزار باشند
    و در هر شرایطی ،
    هر چند ناگوار
    پیوسته خندان باشم.
    به من بیاموز
    در هر موقعیتی به تو تکیه کنم
    و نوای باشکوهت را بشنوم.
    چون هر آنکه نوای تو را بشنود
    با خویشتن و دنیا به آرامش می رسد.


    به سوی او ...
    silenta
    پسر من مثل مامانش خوشگله

    حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسودحسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسودحسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسودحسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسودحسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسودحسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود حسود


    دخترک در برابر دفتر خاطراتش نشست ...

    آرام آنها را ورق زد ...

    صحنه ها پی در پی اجرا می شدند ...

    کارگردان ناتوانی بود که از مونتاژصحنه ها برنمی آمد !

    بادی وزید ...

    برگها به سرعت ورق خوردند ...

    مثل سالهایی که سریع و بی سر وصدا از پیش چشمانش عبور کردند ...

    و او غرق در اوهام دنیا

    رفتن هیچ کدام را حس نکرد ...


    ....


    خدایی دید ...

    نوری دید ...

    تسبیح... گل...پرنده...درخت...

    و حالا اشرف مخلوقات : انسان !

    اشرفی که کنار ادات ایمان

    گل...پرنده ... درخت

    احساس حقارت می کرد !


    ...


    باران بارید ...

    خاطراتش را شست و با خود برد !

    او ماند ...

    بغض ماند ...

    تنهایی ماند ...

    و

    نوری که در خاطراتش گم شد ...!


    NasibeH
    سایت خوبی به نظر میاد، مخصوصا برا من که زیاد تو رپیدشر میچرخم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا