سمیه نوروزی
پسندها
646

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آخر ای یار فراموش مکن یاران را
    دل غمدیده بدست آر جگر خواران را
    باید فراموشت کنم
    چندیست تمرین می کنم
    من می توانم ! می شود !
    آرام تلقین می کنم
    حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....
    تا بعد، بهتر می شود ....
    فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم
    من می پذیرم رفته ای
    و بر نمی گردی همین !
    خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم
    کم کم ز یادم می روی
    این روزگار و رسم اوست !
    این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم
    با سلام ، لطفا كتاب فرترن 90 به ترجمه ي دكتر محمود صالح را به ایمیل (BEHZADBADSAR@YAHOO.COM بفرستید . ممنون
    ساقی لب تشنگان گرچه ز تن داده دست
    پرده ی ظلمت دراین بند ستم را گسست
    داده سر و داده جان در ره آزادگی
    بر دل حق آوران داغ غم او نشست
    سرخی خون او پشت ستم را شکست
    عاقبت خانهی ظلم ز بن برکند
    کربلـــــــــــــــــــا شد شور محشر
    مرگ و نفرین بر ستمگر
    مرگ و نفرین بر ستمگر
    سلام
    يقين داشته باشيدكسي كه خودش را تحت كنترل قرار ندهد تا اندرزگو و كنترل كننده خود باشد ديگري براي او نه كنرل كننده خواهد بود و نه اندرزگو
    به اميد موفقيت شما در تمام طول زندگي:gol::gol::gol:
    در هر سرنوشتي ، رازي مهم فرو نهفته است .

    سلام دوست عزیز مسابقه بهترین آواتاره.اگه شرکت نکردین .ممنون میشم شرکت کنین.باتشکرMEG
    اینم لینکش:http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=136084


    مردم بنده ی دنیایند تا زمانی که دنیای آنها تامین است. هرگاه بلاها و سختی ها به آنها روی می اورد دینداران اندک می شوند. (امام حسین علیه السلام)

    در حیرتم!!! از مردمی که زیر بار ظلم و شکنجه زندگی می کنند و به اسارت و وابستگی تن داده اند و بر حسینی می گریند که آزاد زیست. (دکتر شریعتی)

    حسین بیشتر از آنکه تشنه ی آب بود تشنه ی لبیک بود ولی افسوس که به جای حرف هایش زخم هایش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی خواندند. (دکتر شریعتی)
    یعنی نمی خاد بیاد؟
    من که خیلی دوست داشتم برم ولی به خاطر آنفولوانزا ترسیدم....
    سلام خانوم مهندس.:victory:
    چه خبرا؟
    چه کردی با طراحی؟
    خسته نباشی!
    برای این که خستگیت فراموش بشه برات گل آوردم قابل تو رو هم نداره! :w30:

    :gol:سلام خانوم مهندس نوروزی احوال؟:gol:
    سمیرا خوبه؟ انشاا.. ترم دیگه مشهده دیگه؟


    راستی یادم خودمو معرفی کنم. من همون هم کلاسی سمیرام که با هم قبول شده بودیم:w14:
    نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
    پرده خلوت این غمكده بالا زد و رفت
    كنج تنهایی ما را به خیالی خوش كرد
    خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
    درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
    آتش شوق دراین جان شكیبا زد و رفت
    خرمن سوخته ما به چه كارش می خورد؟
    كه چو برق آمد و در خشك و تر ما زد و رفت
    رفت و از گریه طوفانی ام اندیشه نكرد
    چه دلی داشت خدایا كه به دریا زد و رفت
    بود آیا كه ز دیوانه خود یاد كند؟
    آن كه زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
    سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت كه دوش
    عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
    شاعر: هوشنگ ابتهاج
    سلام سمیه جون....
    روز دانشجو رو بهت تبریک میگم........
    موفق باشی همیشه.........
    قربونت برم.عید تو هم مبارک.عید همه مبارک.


    عید شما هم مبارک.

    علی جان! در غدیر با تو پیمان بستند و در سقیفه شکستند.آنان را خواب غفلت و جهالت ربوده بود . و ما امروز با امام عصر خود بیعت می کنیم و از خداوند می خواهیم یاریمان کند که عهد خود را نشکنیم.
    عید سعید غدیر بر تمامی عاشقان ولایت و منتظران امامت مبارک باد.
    باید فراموشت کنم
    چندیست تمرین می کنم
    من می توانم ! می شود !
    آرام تلقین می کنم
    حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....
    تا بعد، بهتر می شود ....
    فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم
    من می پذیرم رفته ای
    و بر نمی گردی همین !
    خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم
    کم کم ز یادم می روی
    این روزگار و رسم اوست !
    این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم
    سلام،خوبین؟خدا بخواد داریم میایم سمت شما و آقا امام رضا
    مشت مي كوبم بر در
    پنجه مي سايم بر پنجره ها
    من دچار خفقانم خفقان
    من به تنگ آمده ام از همه چيز
    بگذاريد هواري بزنم
    آي
    با شما هستم
    اين درها را باز كنيد
    من به دنبال فضايي مي گردم
    لب بامي
    سر كوهي دل صحرايي
    كه در آنجا نفسي تازه كنم
    آه
    مي خواهم فرياد بلندي بكشم
    كه صدايم به شما هم برسد
    من به فرياد همانند كسي
    كه نيازي به تنفس دارد
    مشت مي كوبد بر در
    پنجه مي سايد بر پنجره ها
    محتاجم
    من هوارم را سر خواهم داد
    چاره درد مرا بايد اين داد كند
    از شما خفته چند
    چه كسي مي ايد با من فرياد كند ؟
    عید بزرگ قربان پیشاپش مبارک............ زبارت کعبه نصیبتان
    شمع را كه به خورشيد هديه ميدهي
    از سر انگشتان سوخته ات
    مي فهمد
    چند شب يلدا را
    با كبريت هاي نمور و يكي سنگ چخماق
    سر كرده اي!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا