samira zibafar
پسندها
539

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • eeeeeeeeeee kam ghor bezan
    halet khoobe honey?
    mibinam ke ......................... bikhabar
    hi
    halet khoobe?
    eeeeeeeeeeeeee bazam ke ghor zade boodiiiii
    base 2khtar haya kon kam negh bezan!!!!!11
    برای از تو سرودن نگاه کم دارم

    رفیق چاه! دل رو به راه کم دارم



    کجاست چشم تو خورشید عالم افروزم

    کجاست چشم تو وقتی که ماه کم دارم ؟



    هنوز گریه تلخت از آسمان جاریست

    برای غربت و درد تو ، چاه کم دارم



    صبور من! تو کمک کن که آسمان باشم

    سیاه گشته نگاهم ، پگاه کم دارم



    چقدر فاصله مانده است تا مزار غمت ؟

    کنار داغ عظیم تو آه کم دارم



    بیان فاصله و زخم و عشق بیهوده است

    برای از تو سرودن نگاه کم دارم
    اميدوارم موفق باشي.من آدماي درسخونو خيلي دوست دارم.راستي مي خوام نظر واقعي تو در باره اين شعرها بدونم.اينكه از چه مدل شعرهايي خوشت مي ياد تا برات بفرستم.
    اميدوارم زود خوب بشي.چرا شديدا درس مي خوني .؟مي خواي كنكور بدي؟
    خوبم.مرسي.شما چطوريد.؟ميشه دليل اين سحر خيزيتونو بپرسم؟
    و تو تنها رفتی

    بغض در راه گلو گفت:

    " مرحمت كم نشود "

    گوییا با من بنشسته دگر كاری نیست

    جای ماندن چو منی، دیگر نیست

    حال باید از اینجا بروم

    موده دادم به نگاهم ، گفتم:

    نذر دیدار قبول افتاده است

    و تپش های دلم را گفتم:

    اندكی آهسته ، آبرویم نبری

    عقل ، شرمنده به آرامی گفت:

    راه را گم نكنیم!

    خاطرم خنده به لب گفت: نترس

    نگران هیچ مباش

    سفر منزل دوست

    كار هر روز من است

    چشم بر هم بگذار ، دل تو را خواهد برد

    . . . وه چه رویای قشنگی دیدم

    خواب ، ای موهبت خالق پاک

    خواب را دریابم

    كه تو در خواب ، مرا خواهی خواست

    كه تو در خواب ، مرا خواهی خواند

    و تو در خواب ، به من خواهی گفت:

    تو به دیدارمن آ

    آه ، ای كاش. . . تو می دانستی

    بعد از این دعوت زیبا به ملاقات خودت

    من چه حالی دارم

    پلک دل باز پرید

    خواب را دریابم

    من به میهمانی دیدار تو می اندیشم . . .
    بارانی ترین شبهای عمرم را

    به تو تقدیم می کنم

    و در سر پناه کوچک خویش

    باز به انتظار تو می مانم

    تا آفتابی ترین روزها را با خود بیاوری
    تو را گم کرده ام امروز

    و حالا لحظه هاي من

    گرفتار سکوتي سرد و سنگينند. . .

    و چشمانم

    که تا ديروز به عشقت مي درخشيدند

    نمي داني چه غمگينند. . .

    چراغ روشن شب بود

    برايم چشم هاي تو

    نمي دانم چه خواهد شد!

    پراز دلشوره ام ، بي تاب و دلگيرم

    کجا ماندي که من بي تو

    هزاران بار ، در هر لحظه ميميرم
    دوست داشتن هميشه گـــفتن نيست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه! اين درد مشترک من و توست که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکديگــر نگــــاه کنيم
    من آن غریبه ی دیروز، آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم، در آشنایی امروز می نویسم تا در فراموشی فردا یادم کنی که دوستم داشتی .
    سلام سميرا جون
    ممنونم عزيز..ببخشيد دير جواب پيامتون رو دادم
    عيدت مبارك خانومي..ايشالا كه ايام خوش و خرمي در پيش داشته باشي :gol:

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا