علی رضا1111
پسندها
2,066

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • man sharmandam:sweatdrop:salaaaaaaaaaaaaaam.aqa b khoda taqsire ma nabud aqa taqsire un yaru bud k modeme laptopemuno nasb nakarde bud aqa.man mazerat mikham ali aqaye gol mojadad.shoma bbakhsh.aliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii mibakhshi dige.albate charei nadari enqadr behet gir midam!kheili delam bara khune tang shode ta eide qadiram nmitunam beram khune.
    عجب دو بهم زنی هستیا
    اوف اوف
    تازه داشتیم به تفاهم میرسیدیم سر فامیلش
    نزاشتی
    ببینمت همون کاری رو میکنم که تو نمیخوای
    انشاءالله همین طور بشه
    چشم تا خدا چی بخواد که دعا مشهد باشیم یا جمکران
    ملتمس دعای بنده خوبای خداییم
    یاعلی
    سلام علی رضای گل.همجنان ارادت داریم.جه خبر داداشی؟ من خوبم سلامت باشی برام دعا کن.ه دیروز عجله داشتم نتونستم بمونم .من هم دوست دارم.نگفتی نذری به کجا رسید؟
    سلام داداشم
    خيلي گلي، خيلي مهربوني، خيلي عزيزي، خيلي دوست داشتنيي،
    به خدا خيلي دركم ميكني،
    وخيلي چيزاي ديگه كه اگه بخوام بگم تا صبح بايد تايپ كنم...
    ممنون پيشنهاد دادي عكسام شبيه عكسات باشه اما فكر نميكنم درست باشه..من فقط يه چيز ازت ميخوام دادشي..
    راستي دارم ميرم ديگه سربازي...ههههههه
    قربونت اخوی
    ایشالله وقتی برگشتم شماره موبایلتم میگیرم
    خیلی میخوامت
    خدا حفظت کنه
    به امید دیدار
    یا علی

    راستی، فقط یه سوال:
    سنتو نگفتی؟ من داداش کوچیکت بودم دیگه، بله؟
    کتاب کیمیای محبت
    زندگی نامه رجبعی خیاط - شیخ نکو گویان
    حتما بخوانید
    بــــــله، منم دوسش دارم
    دیروز هر کی منو میدید میگفت رئیس جمهورتون اومده اینجاها !!

    برا یه طرحی شبیه کارآموزی از طرف دانشگاه اومدم که مدتش 5، 6 ماه بود و اگه خدا بخواد فقط 1 ماه دیگش مونده...

    داداش منم دارم انتظار اون روز دیدارمونو میکشم...
    چه روزی خوبی بشه ایشالله...
    علیک سلام داداش
    تو رو حدا داداش این حرفا رو نزن
    تو همین جوری تو اون اعماق قلب من هستی ولی چقدر سخته که نمیشه نشون داد چقدر دوستت دارم...

    نه اخوی، من فک کنم داداش کوچیکت باشم، الان تو 21 سالم ولی تا چند روز دیگه میرم تو 22 ایشالله
    منم الان برزیلم.
    اگه خدا بخواد حدود یک ماه دیگه به برگشتم بیشتر نمونده.

    هر وقت بطلبندم، با کله میام مشهد ایشالله!
    به به سيلا م داداشي
    چه خبرا؟
    نيستي؟حال ما رو هم كه نمي پرسي ديگه ؟
    خوش باشي التماس دعا
    سلام داداش
    اخوی، چقدر بده که احساسات رو نمیشه رو کاغذ آورد!
    نمیتونم بگم چقدر دوستت دارم فقط همینقدر بدون که شدیییدا بهت ارادت دارم و اگه لایق باشم دعات میکنم و دوستت دارم و از خدا هم میخوام که کاری کنه که یه روز داداشمو از نزدیک ببینم
    اون روز که ایشالله ببینمت بیشتر میفهمم که چه گلی دوستم بوده و خبر نداشتم...
    من کوچییییییییییکتم

    بی تعارف میگم، اگه خدا کریم نبود به دعاهام اعتباری نبود! خودم بالاخره خودمو میشناسم...
    محتاجم به دعات داداش

    یه دعا برام میکنی: که توفیق نماز اول وقت همیشه نصیبم بشه و البته برا نماز صبح هم کاهلی نکنم! اط خدا که پنهون نیست، از شما چه پنهون همین امروز صبح برا نماز صبح بیدار شدم ولی نماز نخونده خوابم برد!:cry:

    والا برا عرفه هم توفیق ندارم جایی برم و ایشالله تو خونه یخورده از دعای عرفه رو میخونم آخه الان ایران نیستم و اینجا هم تو شهرمون اصلا برنامه برا مسلمونا نیست چون شهرمون خیلی کوچیکه و مسلمون نداره!

    دعام کن اخوی
    حوش باشی و امیدوار
    یا علی:gol:
    واضح و مبرهن است جناب ما بر احوالات شعرا واقف و اگاه هستیم و چند نقطه بدان سبب در میانه شعر گذاشتیم از ان باب که ازدیاد بیتها را مشخص سازیم و چنین نکنیم که خطایی اوریم و در غذاب کیفرش بمانیم که نه ان باید میکردیم
    من بی خداحافظی نمیرم مگه اینکه سیستم قاطی کنه مثله الان ....
    التماس دعا
    خدانگهدار
    مرسی شما لطف دارید
    انشاالله قسمت شما هم بشه
    رستی این ایام ما رو تو حرم امام رضا دعا کنید ....
    ممنون خدا رو شکر بد نیستیم
    بله همین طور که شما فرمودین
    سبز و خدایی باشین
    التماس دعا
    یاعلی
    ممنون شما خوب هستین ؟؟؟
    چند وقتی بود ازتون خبری نداشتم دیدم آن هستید گفتم بیام عرض ادب کنم
    سلام دوست عزیز بله
    سر زدم
    حقی عظیم بر گردن ما دارن شهیدان زنده
    سبز و خدایی باشین
    یاعلی
    سلام حاجی
    چطوری مهندس؟ فردا کوییز مدار دارم جمعه هم میان ترم ریاضی مهندسی.
    ارزو می کنم 20 بشی. یعنی مطمئنم میشی.
    مهندس دیروز 3 تا شهید گمنام اورده بودن دانشگاه . یه حال غریبی داشتن... ادم هم یه احساس افتخار داشت و هم یه احساس شرمندگی.
    یه عده دانشجو هم مسخره می کردن. خیلی ناراحت شدم.
    یکم دیر رسیدم ولی بچه های پایگاه نزاشتن شهیدا رو زمین بمونن داشتن سنگ تموم میزاشتن . افتخار کردم به بسیجی بودنم.
    قربونت
    یا علی
    بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم---همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
    شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم----شدم آن عاشق دیوانه که بودم
    در نهانخانه جانم رخ یاد تو درخشید----بوی صد خاطره پیچید یاد صد خاطره خندید
    یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم----پرگشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم
    به تو گفتن حذر از عشق ندانم نتوانم----سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
    روز اول که دلم به تمنای تو پر زد----چون کبوتر لب بام تو نشستم
    تو به من سنگ زدی-----من نگسستم نپریدم نرمیدم
    .
    .
    .
    بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم؟؟؟؟؟

    من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم،دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم،قانون را دوست دارم ولی از پاسبانها می ترسم،عشق را دوست دارم ولی از زنها می ترسم،کودکان را دوست دارم ولی از آیینه می ترسم.سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم.من می ترسم پس هستم،این چنین می گذرد روز و روزگار من،روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم...
    راستييييييييييييييي، بالاخره طلبيد منه رو سياه رو!!!

    انشاالله عرفه حرم حضرت رضا هستيم!
    خدا رو شكر، خيلي!
    سلااااااااااااااااام برادر ارزشي عليرضا!!!!!
    خوبي؟؟؟
    چه عجب از اين ورا؟؟؟
    از وقتي كاربر فعال شدي ، ديگه سراغ مارو نميگيري!!! :(
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا