سلام.خوبی؟اومدم شمال.فکر کردم حال و هوام عوض میشه.نمی دونی با چه ذوقی داشتم از ادامه نحصیل تا دکترا با خانواده ام صحبت می کردم که زدند تو ذوقم.که فعلا تا این فوق بسه!بحث همیشگی اینکه ...با خودم میگم ای کاش پسر بودم.عصابم خرده.دلم می خواد زودتر برگردم زاهدان!برام دعا کنی ها!که هیچ چیزی سد راه من لااقل برای گرفتن دکترا نشه.