فانوس تنهایی
پسندها
8,914

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام برادر... خوبي؟
    يه سوال؟!
    چرا وبلاگتو به روز نميكني؟
    با اجازت يه سر زدم، مطالب خيلي خوبي توش هست... موضوعات جالبي رو براي تفكر انتخاب كرده بودي، ولي چرا به روز نميشه؟

    چه روزها که يک به يک غروب شد، نيآمدي

    چه اشکها که در گلو، رسوب شد نيآمدي


    خليل آتشين سخن، تبر به دوش بت شکن

    خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيآمدي


    براي ما که خسته ايم و دل شکسته ايم، نه

    براي عده اي، ولي چه خوب شد نيآمدي!


    تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام

    دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نيآمدي
    به کوری چشم تو اره!
    از هر انگشتمم هزاران هزار تا هنر میباره!
    مثل تو نیستم که دستم به تنم زیادی باشه!!
    چشم هایم را میبندم
    و دست هایم را به سوی تو بالا میگیریم
    تا بگویم
    به تو ایمان دارم
    سیلام پسل!
    چه طوری؟
    ای بابا این حرفا چیه! اختیار داری!:دی
    ممنون دوست من.واقعا قشنگ بود...خیلی خوشم اومد.ساده و پرمعنی
    سلام
    ممنون که به فکرش هستید.
    این دوست من ناراحتیش رو بروز نمیده.
    کمتر درمورد مشکلش حرف میزنه ولی میدونم که از عذابی که میکشه کم نشده.
    بایدسعی کنه باهاش کنار بیاد ولی خیلی سخته.
    براش دعا کنید به قول خودش خدا خیرشو توی رسیدن به خواسته اش قرار بده.
    بازم ممنون از لطفتون
    در پناه امام زمان
    پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
    گردنده فلک نیز به کاری بوده است

    هر جا که قدم نهی بر روی زمین
    آن مردمک چشم نگاری بوده است


    "خیام"
    خدایا !
    مرا بیاموز
    دعا نم ، عمل کنم ، شجاع باشم.
    مرا بیاموز
    راه دشواری را بپیمایم
    که سرانجام به نوری بی پایان منتهی می شود.
    آنجا که "من" ناپدید می گردد ،
    و فقط "تو" بر جای می مانی.


    silenta
    سلام داداشي
    خوفي؟
    سالگرد ازدواج اين دو نور اسماني رو بهت تبريك مي گم

    سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمی گردند: زمان، کلمات و موقعیت ها.
    سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت.
    سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیا ها، موفقیت و شانس.
    سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان واقعی


    به چشم بر هم زدنی

    مادرم کودکی هایم را

    گذاشت پشت در!

    همه چیز شد خاطره ای

    برای روزهای مبادا!

    برای روزهای "یادش بخیر"

    " ای کاش"و...

    اما نه من دکتر شدم

    و نه تو خلبان !

    تنها یادگاری آن روزها

    همان تیله های سیاه زیر کمد است

    که وقتی در خانه تکانی عید

    پیدایشان می کردیم

    از شادی، هر بار بزرگتر می شدیم ...

    حالا اما ...

    آداب این بزرگ شدن، گاهی عذابم می دهد!

    بزرگ شدنی که یادم داد

    به آدمها لبخند بزنم

    حتی اگر دوستشان ندارم!

    یاد گرفتم،گریه نکنم

    و بلند بلند نخندم!

    فریاد نکشم،اخم نکنم و ...

    یادم داد، دروغ بگویم!

    ...

    چه احمقانه بزرگ می شویم!

    بزرگ شدنی که رسیدن ندارد ...

    بازی...حرف...خنده...سلام... ندارد!

    آنچه مانده فقط

    سایه ی سیاهی از من است

    بر دیوار "دوستت ندارم"!

    با اینکه من مثل بازیهای کودکی

    هنوز لباس سفید بر تن دارم ...
    من نمیدونم چرا هیشکی به تو هیچی نمیگه ..اخه چقدر اسم عوض میکنی!!!
    ..
    کلی تو دریای تفکر مستغرق شدم تا فهمیدم همون تنهایی خودمون هستی..
    ممنون بابات عکسا و نوشته های که گذاشته بودی
    همشون بی نهایت خوشگل بودن..[IMG]
    دستت درد نکنه
    الوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا